خلاصه ماشینی:
"در آغاز این تحقیق سئولات ذیل را برای خود مطرح نمودیم: "میزان اطلاعات ما در مورد خرسندی از کار و انگیزش تا چه حد است؟" و"اطلاعات موجود را چگونه میتوان تعمیم داد و در مورد کتابخانهها بکار بست؟"در اینجا ما،بیآنکه بخواهیم تمامی مقالات موجود در این زمینه را بررسی نمائیم،تصمیم گرفتیم که تحقیق حاضر را برپایه نظریهء تجربه شدهای که قبول عام یافته و به عقیده ما دارای کاربرد عملی در سازمانهای کتابداری است،قرار دهیم.
گرچه یک گروه 732 نفری برای یک بررسی جامع کافی به نظر نمیرسد ولی در این مورد عقیده ما بر اینست که با همین تعداد میتوانیم دریابیم که جواب کتابداران به نظریه انگیزش و بهزیستی با جواب سایر گروههائی که این تئوری بر روی آن تجزیه شده یکسان است یا نه؟هرزبرگ نیز خود به بررسیهایی از همین دست کوشیده است،بررسیهایی که در آن حد اقل 05 نفر و حد اکثر 302 شرکت کردهاند.
بطور خلاصه میتوان گفت که اطلاعات بدست آمده از این دو تجربه در الگوی ارائهشدده در نظام نظری هرزبرگ قرار گرفته و نشاندهندهء اینست که:1)عوامل ذیربط در امر بوجود آوردن خرسندی از کار (و انگیزش)متمایز و جدا از عواملی است که منجر به نارضایتی از کار میگردند...
نتیجه: همانطور که در آغاز مقاله متذکر شدیم،این مطالعه و بررسی به منظور جواب به سئولات ذیل انجام شده است:"میزان دانستههای ما از مسأله خرسندی از کار و انگیزش تا چه حدی است؟اطلاعات موجود را چگونه میتوان تعمیم دهیم و در مورد کتابخانهها بکار بندیم؟"نتایج حاصل از این مطلاعه نشان میدهد که کتابداران نسبت به عوامل انگیزش چون احساس کامیابی،شناختهشدن،و کارهائی که ذاتا خرسندیآورند عکس العمل مثبت نشان دادهاند."