چکیده:
در این مقاله نظریه زمان کانت در رسالة استادی او (۱۷۷۰) بررسی شده است. یکی از اهداف این بررسی
نشان دادن جنبههایی از این توشتة کانت است که در فلسفة نقادی وی بسط یافته است. در بخش اول مقاله, پس از ذکر مبانی و مفاهیم مشترک میان این اثر با کتاب تقد عقل محضص (از جمله اصل تفکیک حس از فهم و مفاهیم تمامیت, جهان» جهان پدیداری» صورت و شهود محض) در عین آشاره به تفاوتهای دو متن» نقدهای کانت از آراء دیگران دربارة ماهیت زمان بر اساس این مبانی و مفاهیم نقل گردیده و نظریة زمان خود وی گزارش شده است. در بخش دوم, در تحلیل و نقد این نظریه, دلایل کانت در رد آراء دیگران و نقاط قوت و ضعف نظریة وی آرزیابی شده است. در جمع بندی کلی محاسن این نظریه, اشاره شده است به اهمیت توجه بدیع کانت به نقش زمان در معرشت و ارتباط آن با سایر آمور ذهنی و نیز جنبة مثبت زمان بهعنوان قانون ذهن. دربارة مشکلات آن نیز اشاره شده است
به فاصلة معرفت بشری با وجود فینفسة اشیاء که مشکل اصلی فلسفة نقادی است.
خلاصه ماشینی:
"جناب شیخ آنگاه تا آخر فصل بیست و هفتم از این نمط به شرح دقیق حالات عرفانی میپردازد و اگر بنده به ذکر جملاتی از فصول این نمط پرداختم،جهت رفع هرگونه تردید از خاطر دوست گرانمایهام،جناب آقای دکتر پازوکی بود که شاید عرفان موردنظر ابن سینا مثلا معنای علم یا یکی از حالات و مراحل صوفیانه باشد!و اطمینان به اینکه واژۀ عرفان در اینجا معادل کل آن چیزی است که هم امروز(مانند گذشته)به عنوان سیر و سلوک الی الله شناخته میشود و شهادت فخر رازی هم بر اینکه این فصل بیانگر تمامی مراحل علوم متصوفه است،بر این اطمینان صحه میگذارد و ما میتوانیم با خاطری آسوده حکم کنیم که«عرفان»واژهای اصیل و باسابقه است که قرنها پیش از حکومت صفویان به عنوان«همراه و همنگرش باطنی به عالم هستی»شناخته میشده است و بزرگان از حکیمان و متصوفه از آن برای نشان دادن سلوک حقیقی و سیر باطنی بدون هیچگونه شائبۀ نفسانی یاد میکردهاند."