خلاصه ماشینی:
"سوالیکه اینجا مطرح میشود این است که آیا همه افراد،دارایغریزه ارتکاب جرم هستند یا افراد خاصی اینگونهاند؟ مسئله دیگر اینکه آیا نابهنجاریها و بهنجاریها مرزواضحی دارند یا خیر؟در روانشناسی معاصر اتفاقنظر در تعریف بهنجاری یا نابهنجاری وجود ندارد.
اگر معیار تشخیص بهنجاری و نابهنجاری عملکردو ویژگیهای پذیرفته شده توسط اکثریت افراد جامعهباشد،درباره هریک از موارد زیر چگونه باید قضاوتکرد؟اگر ما نرم (mron) جامعه را،نرم پذیرفته شدهایتلقی کنیم آیا قد بلند میتواند خارج از نرم باشد؟یاخانواده کثیر الاولاد؟در جوامع اسکاتلندی پوشیدن دامنبرای مردها پدیدهای طبیعی است؟آرایش در کشورهایغربی آزاد است ولی در جامعه ما میتواند آبنرم باشد.
تاچندین سال پیش همجنس بازی در آمریکا یک پدیدهابنرم mroba تلقی میشد،ولی اخیرا mron شده،یا موردی بود که در سن 50 سالگی مردی خواستتبدیل به زن شود آیا این رفتار هنجار است یا نابهنجارو قاضی میتواند به او چنین اجازهای را بدهد؟آیا واقعامشکل جدی دارد و در عسر و حرج قرار گرفته است؟ 7 ویژگی برای افراد نابهنجار ذکر شده که عبارتنداز:1)رنج کشیدن طولانی و درازمدت فرد یا اطرافیان.
قضات محترم مجانین را ازغیر مجانین تشخیص میدهید یا ارجاع به کمیسیونپزشکی میدهید ولی مشکل ما نوع افراد است که3-به آنها میگوییم اختلال شخصیت (ylanosreP sredrosiD) چیزی که در کتابهای غیرتخصصی بهآن میگویند سایکوپاد.
آیا افراد به هنجار ممکن است اختلالات روانی-رفتاری هم پیدا کنند؟ممکن است برای قضات محترمرخ داده باشد که فردی که نزد آنها آمده است به عنوانمتهم و منزلت اجتماعی بالایی داشته است."