چکیده:
یکی از قویترین اسلام شناسان غربی که درباره تفکر شیعه و موقعیت مهدویت در نظام فکری شیعه پژوهش نموده،هانری کربن است. وی بر خلاف بسیاری از دینژوهان غربی که با شیوه تاریخیگری به اسلام و مسئله مهدویت نگریستهاند، با روش پدیدارشناسانه به بررسی مؤلفهها و عناصر بنیادین شیعه و حکمت معنوی میپردازد. وی معتقد است که یکی از اصلیترین و محوریترین عناصر حکمت معنوی فکر شیعه، اعتقاد به مسئله امامت است که تجلی آن در عصر ما، مهدویت میباشد. از اینرو، نکات قابل تأملی را درباره مهدویت مطرح میسازد. وی چندین مقاله مستقل درباره ولایت و امامت امام مهدی (، جزیره خضرا، محل زندگی فرزندان امام و موضوعات مربوط به مهدویت نوشته و بر این باور است که مهدویت آموزهای اسلامی است که در عرفان اسلامی توانایی تبدیل شدن به یک نظریه و یا دکترین را دارد. او بر خلاف بسیاری از دینپژوهان غربی، نگرش مثبت و همدلانهای به مهدویت ارائه میدهد و به اهمیت این مبحث اذعان دارد، هرچند که در بعضی از مسائل مهدوی تحت تأثیر اندیشههای اسماعیلی و شیخی، با عقاید امامیه هم سو نیست.
خلاصه ماشینی:
"از اینرو شاید بسیار قابل توجه باشد که برخلاف پارهای از اندیشمندان مسلمان که مسئله مهدویت را امری حاشیهای و آموزهای دینی همشأن با دیگر مؤلفههای دینی میدانند، کربن در بررسی پدیدارشناسانه و بیان عناصر و پایههای اصلی اسلام شیعی، بسیار نیکو از منظر بیرونی و معرفت درجه دوم و از نگاه شخصی غیر مسلمان متوجه اهمیت اساسی امامت مهدوی میگردد و گوشزد میکند که اگر عرفان و تشیع، مسئله سرپرستی و ولایت امام معصوم را در هر عصر و دورهای ـ که در عصر ما ولایت امام مهدی( استـ از تفکر خویش دور سازد، و تأویل و تفسیر شریعت و رسالت را از او نخواهد، گوهر تشیع و عرفان اسلامی را نفی نموده است.
دکترین مهدویت از منظر هانریکربن از منظر اعتقادات شیعه امامی و با دقت نظر کلامی در مباحث هانریکربن در باب مهدویت، اشکالاتی بر او وارد میباشد، اما آنچه فراتر از این امر برای اندیشمندان معتقد به امام عصر( میتواند جالب توجه باشد، این نکته است که کربن بر خلاف سنت خاورشناسان پیش از خود چون دارمستتر، گلدتسیهر، فانفلوتن و دیگران که کمتر تلاش مینمودند تا در شناخت اسلام و تشیع به عناصر و مؤلفههای اصلی و بنیادین آن توجه کنند، به بیان اصلیترین عناصر تفکر شیعی اشاره مینماید و بر تبیین آنها تلاش میورزد."