چکیده:
برای فهم درست آینده و کاربردی کردن آن، نیاز به آموزهای است که توضیح کامل و درستی از آینده بدهد؛ معنا و غایت تاریخ را با توجه به گذشته به دست آورد و بستر عمل فرد باشد.فلسفه نظری تاریخ، عهدهدار تبیین بخشی از موارد یاد شده است، اما پاسخ کامل و درست آن تنها در دکترین مهدویت قابل دستیابی است.بر این اساس پژوهش حاضر ضمن بررسی کامل فلسفه نظری تاریخ، دیدگاه اسلام را در این زمینه مطرح و پیوند آن را با دکترین مهدویت تبیین میکند. آن گاه در این چهارچوب به توضیح دکترین مهدویت میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"آن را بر هرچه دین است، پیروز گرداند؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند 4 با توجه به توضیحات و مستندات ارائه شده، میتوان گزینههای زیر را از «فلسفة متعالی تاریخ» برداشت کرد: ـ فرجامشناسی شیعه، مبتنی بر وحی و غیب است؛ ـ این رویکرد، خطی و تکاملی است (هرچند ناکامیها و فراز و نشیبهای فراوانی در تاریخ وجود داشته است)؛ ـ مهمترین ویژگی این نگرش، پیشبینی حتمی و قطعی آینده است؛ ـ این پیشگویی، جبری و ضرورت گرایانه نیست؛ هرچند تمامی امور تحت مشیت و ارادة الهی قرار دارد؛ ـ اختیار و ارادة انسانها، اساس حرکت تاریخ است و خواست الهی نیز بر این سوره انبیاء، آیه 105.
قرار گرفته است؛ ـ اراده و اختیار انسانها، مانع تحقق این پیشگویی قرآن نیست (چون وقوع آن بنابر اخبار غیبی حتمی است)؛ ـ اراده و خواست انسانها، در تحقق جامعه مطلوب و آرمانی و تسریع یا تأخیر در آن، تأثیر فراوانی دارد؛ ـ حرکت تاریخ، باید سمت تحقق هدف و غایت آفرینش باشد و آن چیزی جز تحقق عبودیت و بندگی انسان و تقرب به خداوند نیست؛ ـ انسان برای رسیدن به این غایت، باید به تکامل و تعالی برسد، ولی همیشه موانع بازدارندهای فرا روی او قرار داشته است که مهمترین آنها، گروه باطل و فسادگر، به سردمداری شیطان بوده است؛ ـ نزاع و تضاد مستمری بین جبهه حق (تلاشگران عرصه عبودیت) و جبهه باطل (ستیزشگران یکتاپرستی) وجود دارد؛ ـ نهایت این نزاع و درگیری، تحقق عبودیت و عبادت الهی بر روی زمین و نابودی شیطان و گروه باطل است که در عصر ظهور محقق میشود."