چکیده:
این مقاله درصدد بیان چند مطلب است: 1. جهانیشدن اقتصاد یک واقعیت است؛2. این واقعیت با دکترین مکتب سرمایهداری، رفاه وخوشبختی به ارمغان نیاورده و نمیآورد؛ زیرا دکترین سرمایهداری به عدالت توجهی ندارد.3. نیاز به دکترین جدیدی است که همه مردم دنیا آن را درک و مطالبه کنند؛ دکترین عدالت اقتصادی مهدوی. 4. دکترین عدالت مهدوی ضمن تبیین شاخصهای عدالت، احکام اسلام را در زمینة رشد اقتصادی پایدار و عادلانه به مردم شیفتة عدالت اعلام میدارد و تحقق این احکام را در سطوح ملی، منطقهای و جهانی ضامن رفاه و خوشبختی همگان میداند.
خلاصه ماشینی:
"وظایف فقرا: همانطور که قبلا در مباحث وظایف فقرا در مورد رشد اقتصادی پایدار و کاهش نابرابری گفته شد، افزایش بهرهوری، استفادة مطلوب از فرصتها و وقتشناسی، حقطلبی و تلاش برای احیای حقوق، یاریجستن از خداوند و توکل، افزودن بر سرمایة اجتماعی، کار و تلاش بیشتر، کار بر حسب استعدادهای ذاتی، مهاجرتهای شغلی، خطرپذیری در برخی امور، تدبیر و برنامهریزی دقیق، و نگریستن به آن که زندگی فروتری دارد، از جملة اموری هستند که میتوان به مثابة وظایف فقرا در رشد Economic Growth and Investment in the Arab World، Xavier Salai-i-Martin and Elsa v.
فقرا و بهینهسازی مصرف در این قسمت، به این نکته توجه میشود که اگر فقرا نتوانند درآمدی کسب کنند تا با آن مصرفشان را سامان دهند، یا خانوادة حمایتگری نداشتند، یا به هر علتی دولت و بخش سوم به آنان نتوانست کمک کنند، چه باید بکنند؟ آیا باید رو به قبله دراز بکشند و منتظر عزرائیل بمانند تا آنها را از این زندان دنیا خلاص کند، یا اینکه باید به هر ترتیبی شده برای حفظ جانشان چارهای کنند، چرا که از این ستون به آن ستون شاید فرجی حاصل شود؟ در پاسخ باید گفت که متون دینی ما سرشار از این مطلب است که: ـ اولا حفظ جان بر خود شخص واجب است؛ ـ ثانیا این هدف میبایست در ابتدا از هر راه مشروع و قانونی حاصل شود؛ ـ ثالثا اگر امکان تحقق این هدف از راه مشروع و قانونی نباشد، باید از راههای دیگری مانند اکل مردار به دست آید، البته به شرط تقوا و عدم التذاذ و عدم تجاوز از حد ضرورت."