چکیده:
آزادی، از مفاهیم کلیدی و از خواستههای اصلی بشر در حوزه سیاست و جامعهشناسی تلقی میگردد و در عصر جدید، انتظار میرود این مفهوم در پیدایش هر حکومتی تضمین شود. از اینرو این مقاله میکوشد تا به ارتباط میان حکومت مهدوی و مقوله آزادی بپردازد و بیان نماید که در جامعه مهدوی آزادی انسان تا چه مقدار تحقق مییابد.
خلاصه ماشینی:
"از این الگوی نخستین حکومت پس از پیغمبر که نمایی از حکومت مهدویت را چنین میتوان ترسیم کرد: الف) علم، توسعه بیسابقه و جامعه از لحاظ علمی ارتقای ویژهای خواهد یافت؛ ب) جامعه از حالت تودهواری خارج میشود، و از تشخص و تعین که اقتضای آزادی است، برخوردار خواهد شد؛ ج) خروج جامعه از حالت تودهوار، مناسبات خاصی را بین حاکمیت و مردم برقرار میسازد که از سلطهجویی و سلطهگری و سلطهپذیری آن را مصون خواهد ساخت.
بدین دلیل، افراد جامعه در حد وسایل تحقق مرامهای حاکمیت سقوط نمیکنند، چرا که اقتضای چنین شرایطی، حاکمیت فضای سانسور و کتمان حقایق از عامة مردم و نگهداشتن آنان در فضای آکنده از جهل و نادانی و ترس و ارعاب است؛ بر خلاف سنت محمدی و سیرة علوی و منش حسینی که امام( در بحرانیترین شرایط و سختترین وضعیت، حاضر نشد قتل مسلم و هانیبن عروه را از یاران خود تحت محمل تضعیف روحیه همراهان کتمان کند.
علم جامعهشناسی و دانش سیاسی و دستآورد تجربه بشری، این حقیقت را به وضوح بیان کرده است که جامعه برخوردار از اقتصادی سالم و شکوفا و خودکفا و توزیع عادلانه ثروت و امکانات و قبول مالکیت افراد، میتواند به آزادی دست یابد، و بر عکس جوامع فقیر و غیرمولد در برخورداری از نعمت آزادی، شانس کمتری دارند.
پس در دکترین مهدویت با رشد و توسعه علم و دانش و برخورداری جامعه از اقتصادی پررونق و وجود مالکیت و به عبارتی فعالیت آزاد اقتصادی، آزادی از جایگاه ویژهای برخوردار خواهد بود."