چکیده:
حسن عدالت به جهت فطریبودن آن، همیشه مورد توجه مردم و مکاتب بوده است. اسلام در
جایگاه دین کامل و خاتم، این آموزه را در همة ابعاد زندگی بشری مورد تأکید فراوان
قرار داده است. در قرنهای اخیر بین اندیشهوران نیز دربارة مفهوم و مصداق عدالت،
بحثهای فراوانی درگرفت. این بحثها به دو گرایش اساسی انجامید: یک گرایش براساس
قرارداد اجتماعی شکل گرفت و گرایش دیگر بر پایة حقوق طبیعی سامان یافت.
مفهوم عدالت، هم در آموزههای اسلامی و نیز در گرایشهای اندیشهوران دیگر، با
مفهوم واژة حق گره خورده، و عدالت، به رعایت حقوق معنا شده است؛ بنابراین، رفتار و
روابط عادلانه در حوزة علوم اجتماعی، رفتار و روابطی است که براساس حق باشد. عدالت
اقتصادی، به معنای مراعات حقوق اقتصادی در حوزة رفتارها و روابط اقتصادی است. این
امر بهصورت هدف اقتصادی، هنگامی بهطور کامل محقق میشود که هر یک از افراد جامعه،
به حق خود از ثروت و درآمدهای جامعه دست یابند. دیدگاههای متفاوت براساس مبانی
گوناگون، معانی متعددی برای حق ارائه دادهاند. برخی از آنها تصریح کردهاند که حق
به معنای نفع و امتیاز است و غالب آنها حق را بهگونهای تعریف کردهاند که متضمن
معنای نفع و امتیاز است؛ یعنی به دلالت التزامی، بر معنای نفع و امتیاز دلالت دارد.
از طرف دیگر، حق و تکلیف همزاد یکدیگر هستند. هر کجا از حقی برای افراد بشر سخن
گفته میشود، در مقابل آن، تکلیفی نیز برای آنها وجود دارد.
از دیدگاه اسلام، منشأ حق برای انسانها دو امر است: کار و نیاز. تمام نعمتهای
جهان برای انسان آفریده شده. به عبارت دیگر، علت غایی آفرینش نعمتهای جهان
بهرهمندی انسان از آنها است. همة انسانها از نعمتهای جهان بالقوه حق دارند.
براساس میزان کار و تلاش، این حق بالفعل میشود. همچنین انسانهایی که نیازمند
هستند ولی توان کار ندارند، نیازشان حق آنها را دربارة نعمتها بالفعل میکند و بر
حکومت و ثروتمندان لازم است، نیاز آنها را در حد متعارف برطرف کنند.
مفهوم واژة عدالت، با مفهوم واژة تساوی فرق دارد؛ اما مسألة بسیار مهم آن است که
همة انسانها در بهرهمندی از نعمتهای الاهی باید دارای شرایط مساوی باشند و
هرگاه افرادی در بهرهمندی از امکانات طبیعی خدادادی جامعه، از فرصتهایی استفاده
کنند که دیگران از آنها محروم باشند، ستم بزرگی خواهد بود. گرچه بعد از تقسیم
فرصتها بهنحو مساوی، اگر گروهی به دلیل استعداد و تلاش زیادتر، از نعمتها بیشتر
بهرهمند شود، این امر خلاف عدالت نیست.
The intrinsically desirable characteristic of justice has made it to be at the centre of attention of all people and schools of thought. Islam، as a perfect and final religion has placed a special emphasis on the prevalence of justice in all spheres of life.
In recent centuries، the concept and interpretations of justice have been subject to several controversies ending up in two major perspectives: the social contract and the natural rights.
The concept of justice is tied up with the concept of right and justice is defined as observing rights، both in the Islamic teachings and in the alternative approaches. Thus، in social science a behavior or a relation is thought to be just when it is based on rights. Economic justice means observing economic rights in economic relations. This، as an economic goal، is not fully realized unless every individual does not receive his share of society's income and wealth. Different approaches، based on different foundations، have been presented various meanings of right. However، in an Islamic perspective right originates from working and necessities. Everything on the Earth has been created for human being and every body has potentially an equal right to share and utilize the natural endowments. With human efforts and works this potential comes to be actualized.
The meaning of justice differs from the concept of equality. Anyhow every individual should enjoy an equal opportunity to actualize that potential.
خلاصه ماشینی:
تمام سخنانی که از معصومانپیشتر دربارة اهمیت و جایگاه عدالت نقل کردیم، در معنای دوم بوده و در این خصوص، سخن از امام علیفراوان است و فقط در کتاب غررالحکم و دررالکلم، 83 روایت از وی نقل شده است (آمدی، 1366: ج7، ص236- 239) که در تمام این سخنان، عدالت، صفت فعل و رفتار انسان در روابط اجتماعی موردنظر است؛ بنابراین، عدالت اجتماعی آنگاه در جامعه تحقق مییابد که رفتار و روابط اجتماعی بر میزان عدالت تنظیم شده باشد و در حوزة اقتصاد آنگاه میتوان گفت اقتصادی عادلانه داریم که رفتارها و روابط اقتصادی عادلانه تنظیم شده باشد؛ اما از دیدگاه اسلام، عدالت به چه معنا است تا رفتارها و روابط عادلانه در حوزة اقتصاد بهصورت هدف دنبال شود؟ برای درک درست از مفهوم عدالت از دیدگاه اسلام، از گفتار و سیرة معصومانبهره میبریم.
در منابع اسلامی، دربارة حق مطالب فراوانی آمده است؛ اما اکثر این مطالب دربارة اهمیت و التزام به حق است و دربارة معنای حق سخنی به میان نیامده است (دشتی و محمدی، 1417ق: ص450 - 460؛ آمدی، همان: ج7، ص74 - 77)؛ اما بهنظر میرسد از برخی کلمات امامان معصومبتوان حق را نوعی نفع و امتیاز، براساس موازین اسلامی استنباط کرد: سپس خدای سبحان برخی از حقهای خود را برای بعضی مردمان واجب داشت، و آن حقها را برابر هم نهاد، و واجبشدن حقی را مقابل گزاردن حقی گذاشت، و بزرگترین حقها که خدا واجب کرده است، حق والی بر رعیت است، و حق رعیت بر والی که خدای سبحان آنرا واجب نمود، و حق هر یک را به عهدة دیگری واگذار فرمود، و آنرا موجب برقراری پیوند آنان کرد، و ارجمندی دین ایشان قرار داد (نهجالبلاغه، همان: خ216، ص248).