خلاصه ماشینی:
"9 آثار پیرامون ابلیسشناسی در عرفان،نوعا با تفکیکساحت ارتباطی ابلیس با خدا و ساحت ارتباطی او با خلقدرصدد برآمدهاند تا ستایش عرفا را به ساحت نخست ونکوهش آنها را به ساحت دوم ابلیس اسناد دهند،اماکار درخور تحسینی که در کتاب ابلیس،عاشق یا فاسق؟رخ داد آن است که مؤلف فاضل آن با شجاعتی عالمانه وتحلیل و تبیینهایی روشنگرانه قدم به ساحت نخستگذاشته و استدلالهای عارفانی چون حلاج و عینالقضات را در ستایش و تقدیس از ابلیس،مورد نقد وبررسی قرار داده است؛و نشان داده است که به صرفتفکیک دو نگرش مابعدالطبیعی و اخلاقی نمیتوان یکسره ازتقدیس و ستایش ابلیس در ساحت مابعدالطبیعی سخن گفت.
مؤلف این اثر،به سه استدلال مهم عارفانی چون حلاجو عینالقضات در باب معذوریت ابلیس و به تعبیری دفاعو تقدیس از او اشاره میکند که عبارتند از:ابلیس،عاشقیپاکباخته است و از سر غیرت بر غیر حق سجده نبرده است؛قضای الهی برای او نقشی را تمام کرده بود که اجرای آنمحتوم بود؛تفاوت قائل شدن میان امر الهی و ارادۀ او در مسئلۀسجده که در آن ابلیس به مقتضای اراده عمل کرد نه امر.
بنابراین شیطانصفتان نمیتوانند،گفتار صوفیهرا دستاویزی برای توجیه گمراهیشان قرار دهند،مگر آنکهکلیت فضای عرفانی را در باب ابلیس نادیده گیرند که در اینحال اشکال بر آنها وارد است نه صوفیه،البته نقدهای عالمانۀمؤلف این اثر در ساحت مابعدالطبیعی،راه را بر هرگونه توجیهو تأویل باد گروه یادشده و دیگر فرق در باب ابلیس میبندد؛و نکته دیگر آنکه در کتاب حاضر،دو گونه نگرش به ابلیسدر تصوف اسلامی چنین ترسیم میشود:شمار اندک صوفیانمدافع ابلیس در برابر گروه بسیاری از عرفای منتقد تقدیسابلیس."