چکیده:
زمینه: در دنیای پیچیده امروز که سرعت پیشرفت ابداعات و نظریه پردازیهای بشر بسیار زیاد است و هر روزه سبکها، روشها و فنون فراوانی در هر عرصه علمی نمایان می گرد، مهمترین و پررنگترین عاملی که باعث حفظ کیان و کرامت این رویه ها می گردد حفظ اصول و چارچوبهای اخلاقی و انسانی است که باعث بقا و تبیین علوم و نظریه های مختلف است. در همین راستا، هدف این پژوهش بررسی ادراکات اخلاق حرفه ای مدیران در کسب و کارهای کوچک و متوسط در نظر گرفته شده است. روش کار: این پژوهش با استفاده از دو روش کتابخانه ای جهت جمع آوری پیشینه تحقیق و پرسشنامه به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماری پژوهش را مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط در شهرک صنعتی شمس آباد تهران تشکیل دادند، که تعداد آنها 150 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، این نمونه گیری صورت پذیرفت. پرسشنامه مورد استفاده یک پرسشنامه معیارین با حدود بیست سوال در مورد متغیرهای تحقیق است. همچنین داده های حاصل از پرسشنامه پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: از میان فرضیه های مورد سنجش در این تحقیق جز یک فرضیه که تفاوت معناداری را بین ادراکات اخلاقی حرفه ای مدیران در گروههای سنی به دست داد؛ بقیه فرضیات یعنی تفاوت ادراکات اخلاقی حرفه ای مدیران با سطح تحصیلات، تعداد کارکنان، سابقه کاری مدیران، سطوح مدیریت و نوع فعالیت کسب و کار مورد تایید قرار نگرفت. نتیجه گیری: در پایان با بهره گیری از سنجش فرضیات حاصل و تطابق با منشورهای سازمانهای مشابه و نظریات موجود در این زمینه، پیشنهادهایی برای بهبود این شرایط با بهره گیری از نظر متخصصان و مدیران بیان گردید. به این امید که این تحقیق و نتایج حاصل ازآن موجب ارتقا سطح ادراکات و رعایت اصول اخلاقیات در سازمانهای ایران باشد.
خلاصه ماشینی:
")مورد سنجش واقع شده است و نتایج مثبتی را نیز درپی داشتهاست؛بنابراین دلی عمده رد این فرضیات نوع نگرش و نوعتفکرات حاکم بر جامعه آماری تحقیق یعنی شهرک صنعتیشمسآباد(و شاید به نوعی کسبوکارهای متوسط و کوچکدر ایران)است که شناخت کافی و ادراکات لازم را در مورداخلاقیات مدیریت نداشته و عدم وجود منشور اخلاقیات در اینشهرک و عدم تدوین منشورها و آموزشهای لازم توسط مدیران واصناف و مدیریت شهرکهای صنعتی،باعث عدم وجودارتباط(مثبت یا منفی)میان ادراکات اخلاق مدیریتو تحصیلات،تعداد کارکنان،نوع فعالیت،سطوح مدیریت و عمرفعالیت بوده و تنها میان سن و ادراکات اخلاقی رابطه معناداریوجود داشت که این امر نیز شاید به دلیل سوابق و تجربیاتمدیران و افزایش سطح ادراکات اخلاقی است.
تهیه و تنظیم منشور اخلاقیات و قانونگرایی،آموزش برایتوسعه رفتارهای اخلاقی و قانونی،رعایت و حمایت اصولاخلاقی توسط مدیران رده بالای سازمانی،شناسایی موقعیتهایمناسب برای ارتکاب اعمال خلاف قانون و اخلاق و نظارتکافی بر موقعیتهای مذکور،شناسایی افراد مستعد برای ارتکاباعمال خلاف و غیراخلاقی و آموزش و نظارت بر فعالیتهای آنان&%01820FOAG018G% تا اصلاح رفتارهایشان،تشویق کارکنانی که قانون و اخلاقرا در کار رعایت میکنند و تدوین منشور اخلاقی ویژه سازمانی ونهادینهسازی آن در کل سازمان میتواند کمک موثری برایرعایت اخلاق در سازمانها که لازمه بقای سازمانهای امروزیاست باشد.
بنابراین پیش از بیان هر راهحل وپیشنهادی برای استقرار اخلاقیات در هر سازمانی بویژه در کسبو کارهای متوسط و کوچک در ایران ذکر این نکته لازم استکه این مهم محقق نمییابد مگر با حمایت و همکاری مسؤولیندولتی،اصناف و مدیران ارشد و صاحبان کسبوکار است ومهمتر از همه تغییر فرهنگ جامعه که متاسفانه در سالهای اخیرروند چندان مثبتی را در جهت اخلاقیات و اصول اخلاق سازمانیبرنداشته است؛زیرا بدون همکاری این گروهها،بخشها ومحیطها تحقق اصول اخلاقی چه در سطح فردی،اجتماعی و چهسازمانی امکانپذیر نخواهد بود."