چکیده:
رویا از پدیدههای شگفتانگیزی است که از دیرباز مورد توجه آدمی بوده و در برابر آن رفتارهای گوناگونی نشان داده شده است. انسان بدوی رویا را یک پدیدة روانشناسی تلقی نمیکرد؛ بلکه آن را تجربیات واقعیت روح که در هنگام خواب از بدن جدا شده است، میدانست. امروز روانشناسان این پدیده را با نگاه علم روانشناختی بررسی کرده و منطبق با اصول و تجربه روانشناسی میدانند. در این مقاله رویاهای اساطیری که در شاهنامه فردوسی روایت شده است با دیدگاههای روانشناسان بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
"زال خواب را برای موبدان بازگو میکند و آنها او را نکوهش میکنند و از زال میخواهند که از درگاه الهی طلب بخشش کند: اما پرسشی که در اینجا مطرح میشود،این است که در آن زمان ایرانیان چه رابطهای با مرزهای همجوار داشتهاند؟و آیا هندوستان یکی از نوارهای مرزی ایران در دامنه و یا اطراف البرز کوه بوده است؟البرز دقیقا کجای جغرافیای اساطیری قرار دارد؟ مختاری در تحلیل این رویا میگوید:«بار اول که سام خواب میبیند،این خردمندان(موبدان)به قصور خود پی میبردند و به وی هشدار میدهند.
{Sزیانآوری بود بسیار مغز#کجا برگشادی سخنهای نغز# چنین گفت کز خواب شاه جهان#به بیداری آمد سپاهی گران# یکی شاهزاده به پیش اندرون#جهان دیده با وی بسی رهنمون# بر آن طالع او را گسی کرد شاه#که این بوم گردد به ما بر تباه# اگر با سیاوش کند شاه جنگ#چو دیبه شود روی گیتی به رنگ# ز ترکان نماند کسی پارسا#غمی گردد از جنگ او پادشا# و گر او شود کشته بر دست شاه#به توران نماند سر و تاج و گاه# سراسر پر آشوب گردد زمین#ز بهر سیاوش به جنگ و به کین# بدانگاه یاد آیدت راستی#که ویران شود کشور از کاستی# جهاندار گر مرغ گردد به پر#بدین چرخ گردان نیابد گذرS} (همان757/2/-766) سرانجام رایزنیها این است که افراسیاب صلح با ایرانیان را میپذیرد و گرسیوز را برای پیشنهاد این صلح به سمت سپاه سیاوش میفرستد."