چکیده:
شناسایی و تبیین ارتباط بین دو پدیده تورم و بیکاری در اقتصاد کشور به لحاظ تصمیم گیری های اقتصادی و سیاسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بررسی رابطه میان تورم و بیکاری می تواند سیاستگذاران و اقتصاد دانان را در بررسی عملکرد اقتصادی یاری دهد. در این مقاله با استفاده از دیدگاه مکتب کینزین های جدید در مورد تورم و بیکاری که به مباحثی مانند هزینه های فهرست بها و چسبندگی های دستمزد و قیمت ها توجه دارند ابتدا یک سیستم دومتغیره شامل تورم و بیکاری و سپس یک سیستم سه متغیره شامل تورم، بیکاری و مارک آپ هزینه نیروی کار را تشکیل می دهیم و سپس با استفاده از رویکردهای هم انباشتگی و VAR به استخراج روابط بلندمدت بین متغیرها در بازه زمانی (۱۳۵۴-۱۳۸۶) می پردازیم. در نتیجه، تخمین این دو سیستم رابطه بین تورم و بیکاری در بلندمدت به صورت مثبت درآمده است. همچنین رابطه بین تورم و مارک آپ هزینه نیروی کار نیز به صورت منفی تخمین زده شده است که تاییدکننده رابطه مثبت بین تورم و بیکاری می باشد. رابطه مثبت بدست آمده حاکی از پدیده مزمن تورم رکودی در کشور می باشد که یک سری اقدامات مناسب برای رفع این پدیده را از سوی سیاستگذاران می طلبد.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله با استفاده از دیدگاه مکتب کینزینهای جدید در مورد تورم و بیکاری که به مباحثی مانند هزینههای فهرست بها و چسبندگیهای دستمزد و قیمتها توجه دارند ابتدا یک سیستم دو متغیره شامل تورم و بیکاری و سپس یک سیستم سه متغیره شامل تورم،بیکاری و مارک آپ هزینه نیروی کار را تشکیل میدهیم و سپس با استفاده از رویکردهای همانباشتگی و RAV به استخراج روابط بلند مدت بین متغیرها در بازه زمانی(1386-1354)میپردازیم.
در این مقاله، به بررسی رابطه بین بیکاری و تورم و مارک آپ هزینه نیروی کار در قالب منحنی فیلیپس هایبریدی کینزینهای جدید برای کشور ایران در دوره زمانی(1386-1354)میپردازیم.
latipaC lacisyhP dna namuH fo ytidigiR یک توضیح برای شیب مثبت نرخ بیکاری و تورم میتواند به رابطه بلند مدت منفی بین تورم و مارک آپ هزینه نیروی کار نسبت داده شود.
به عبارت دیگر،منحنی فیلیپس باتوجه به هردو فرض انتظارات عقلایی و انتظارات تطبیقی برای اقتصاد ایران هم در بلند مدت و هم در کوتاهمدت نزولی است،لذا اعمال سیاست پولی انبساطی هم در کوتاهمدت و هم در بلند مدت متغیرهای واقعی را تحتتأثیر قرار میدهد،به این صورت هر سیاستی که از سوی دولت به منظور کاهش بیکاری در نظر گرفته شود به افزایش تورم منجر خواهد شد."