چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر آموزش مهارتهای شناختی زندگی زناشویی در تغییر باورهای ارتباطی دانشجویان طراحی و اجرا گردید. از 300 زوج ثبت نام کرده در جشنهای ازدواج دانشجوئی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380، 52 نفر، شامل 16 مرد و 36 زن بعنوان نمونه در دسترس در کارگاه یک روزه آماده سازی ازدواج که توسط پژوهشکده خانواده طراحی و اجرا شد، شرکت داده شدند. قبل از شروع کارگاه آموزشی، سیاهه باورهای ارتباطی بعنوان پیش آزمون به شرکت کنندگان در کارگاه ارائه شد و پس از اتمام کارگاه آموزشی مجددا همان سیاهه بعنوان پس آزمون اجرا گردید. داده های جمع آوری شده، بوسیله آزمون t وابسته برای بررسی تغییر در باورهای غیر منطقی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که باورهای غیر منطقی ارتباطی به طور کلی در پس آزمون به طور معناداری کاهش پیدا کرده است و از 5 خرده مقیاس باورهای ارتباطی، خرده مقیاسهای " باور به تخریب کنندگی مخالفت "، " توقع ذهن خوانی" و " باور به تغییرناپذیری همسر" در پس آزمون تغییر معنادار داشته اند و خرده مقیاس های " کمال گرایی جنسی" و " باورهای مربوط به تفاوتهای جنسی" تغییر معناداری نداشته اند. همچنین تأثیر آموزش مهارتهای شناختی مربوط به زندگی زناشویی در تغییر باورهای غیر منطقی در دختران و پسران تفاوت معناداری نداشته و یکسان بوده است.
خلاصه ماشینی:
"نتایج نشان داد که باورهای غیر منطقی ارتباطی به طور کلی در پسآزمون به طور معناداری کاهش پیدا کرده است و از 5 خردهمقیاس باورهای ارتباطی،خردهمقیاسهای «باور به تخریبکننگی مخالفت»،«توقع ذهنخوانی»و«باور به تغییرناپذیری همسر»IB} {o(*)این تحقیق با حمایت پژوهشکده خانوادۀ دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است.
با توجه به سوابق پژوهشی موجود،و از آنجایی که یکی از اساسیترین مشکلات زوجهای جوان مسئلۀ ارتباط است و ارتباط نیز تحت تأثیر باورهای زوجین قرار دارد،و با توجه به اینکه ارتباط مهارتی است که میتواند آموخته شود،در این پژوهش سعی شده است با طراحی مقدماتی یک برنامه کوتاهمدت آمادهسازی ازدواج و اجرای آن روی یک گروه نمونه،نقش آموزشهای شناختی مربوط به زندگی زناشویی در تغییر باورهای ارتباطی زوجهای جوان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و بدین ترتیب راهکارهایی مبتنی بر پژوهش برای آموزش برخی مهارتهای ارتباطی زوجین ارائه شود؛با این امید که گامی در جهت کاهش مشکلات زوجهای جوان و بهبود و توسعه بهداشت خانواده برداشته باشیم.
پس میتوان نتیجه گرفت که کارگاه آموزش مهارتهای شناختی زندگی زناشویی،تغییر باورهای ارتباطی را به طور کلی تحت تأثیر قرار داده و به طور دقیقتر در تغییر باورهای مربوط به تخریبکننده بودن مخالفت،عدم امکان تغییرپذیری زوج و توقع ذهنخوانی از طرف همسر تأثیر داشته و موجب تغییر در باورهای غیر منطقی شده است.
نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای شناختی تأثیر معناداری بر کاهش تفکرات غیر منطقی در رابطه با باور به تخریبکنندگی مخالفت،عدم امکان تغییر در رفتار همسر و توقع ذهنخوانی و به طور کلی باورهای ارتباطی داشته است."