چکیده:
شهر از آغاز پیدایش تا امروز، همواره رابطهای گسترده با انسان داشته، گاه در کنار او، و گاه در برابرش قد برافراشتهاست. انعکاس این کنش¬ها و واکنش¬های انسانی در ادبیات بهویژه در شعر مدرن، نمودی بسیار مشخص دارد. مقالة حاضر میکوشد رویکردهای انسانی شهر را در شعر معاصر عربی و فارسی در کنار یکدیگر مورد مطالعه قرار دهد، ضمن تبیین جایگاه شهر و انگیزههای طرح آن در شعر امروز، به برخورد شهر، طبیعت و ارزش¬های انسانی در این بستر بپردازد و مسائل اجتماعی را در مواجهه با آن جستجو کند. علاوه بر آن، آرمانشهر نیز بهعنوان یکی از جلوه¬های بارز حضور شهر در شعر معاصر عربی و فارسی بررسی خواهد شد. این تحقیق نشان می¬دهد که شهر با همۀ زرقوبرق¬های ظاهری در تعاملی دوگانه با انسان معاصر است؛ از طرفی، دوری گزیدن از آن، فریادی پربسامد می¬شود و از طرف دیگر، هیچکس در عمل از این پدیدة اجتماعی رویگردان نیست. با وجود گرایش به روستا و طبیعت، شاعران همواره در شهر به دنبال اهداف خود رواناند و می¬کوشند آن را مطابق با آرمانهای خویش تغییر دهند.
خلاصه ماشینی:
در شعر معاصر فارسي نيز تقابل شـهر، طبيعـت و انسـان درنهايـت مـا را بـه همـان مسيري سوق مي دهد که شعر عربي در پي آن اسـت ؛ چنـان کـه در شـعر نيمـا، گـاهي ، حضور دردمند آدمي با زيبايي طبيعت آميخته مـي شـود و شـاعر، وراي زيبـايي زنـدگي روستايي که در پي فرار از زندگي شهري حاصل مي شـود، دردي را حـس مـي کنـد کـه دلکشي هاي آن زندگي را ديگرگون جلوه مي دهد: راست مي باشد که کوه و زندگاني در دهستان دلکش و زيباست ليک روزي مي رسد کآدميزاده نوايي نيستش دلکشي هاي طبيعت جز بلايي نيستش (نيما يوشيج ، ١٣٨٤: ٣٨٧) بنابراين ، حضور انسان در طبيعت همواره مبارک نيست ، چراکه اغلب نه به قصد آبادي که براي ويراني به طبيعت روي مي آورد.
بنابراين بعيد نخواهد بود که شاعر نه تنها آن را در تقابـل بـا ارزش هـا و احساسـات پـاک تلقي کند، بلکه در تضاد با زيبايي هاي طبيعت نيز به شمار آورد و از بيان اينکه در چنين مخروبه اي ، از زندگي نشاني نيست ، هيچ ابايي نداشته باشد: حيف از تو اي مهتاب شهريور که ناچار بايد بر اين ويرانة محزون بتابي وز هر کجا گيري سراغ زندگي را افسوس اي مهتاب شهريور نيابي يک شهر گورستان صفت ، پژمرده ، خاموش (همان : ٥٧) احمد شاملو هم ازجمله چهره هاي شاخص شعر معاصر فارسي است که تقابل شهر بـا ارزش هاي انساني ، ذهنش را به خود مشغول کـرده اسـت .