خلاصه ماشینی:
"(7) » باز هم فرمودهاند: «اتفاقا یکی از مسایل قابل توجه همین است که در فاصله میان خواجهنصیرالدین طوسی و میرداماد یک سلسله بحثهایی جدلی زیادی مطرح بوده که این، نتیجه نزدیک شدن بیشتر کلام به فلسفه بوده است و این کار هم به وسیله خواجه انجام ______________________________ 1 - مجموعه آثار، ج 5، صص 149 ـ 150 (کلیات فلسفه، روشهای فکری اسلامی).
«حقیقت این است که اگر به متون اصلی اسلام یعنی قرآن، نهج البلاغه، روایات و ادعیه مأثوره از اهل بیت مراجعه کنیم این سبک را به زبان منطق اصلی پیشوایان دینی نزدیکتر می بینیم» (7) در جای دیگر فرمودهاند: ______________________________ 1 - اصول فلسفه و روش رئالیسم (صدرا)، ج 3، ص 198 (مقاله نهم) و مجموعه آثار، ج 6، ص 648.
بلکه خود حجابی در راه این معارف بوده است» (1) 3 ـ استاد در نگاهی کلی تر راجع به همین مسأله چنین فرمودهاند: «فلاسفه شیعه بدون اینکه فلسفه را به شکل کلام در آوردند و از صورت حکمت برهانی به صورت حکمت جدلی خارج سازند با الهام از قرآن و افاضات پیشوایان دینی عقاید و اصول اسلامی را تحکیم نمودند.
و متکلمین همواره کوشش داشته اند نظرات فلاسفه را بکوبند و در آنها تشکیک نمایند و نظرات دیگری در مقابل نظرآنها ابراز دارند بالطبع زمینه را برای بر خورد عقاید و آراء فراهم می کرده اند و در خلال همین اصطکاکها و تصادمها بوده که برقی جهیده و افکار نوی پابه عرصه گذاشته است فلسفه اسلامی قسمتی از پیشرفت و توسعه خودرا مدیون تشکیکات متکلمین است» (4) «عکس العمل نشان دادن فلسفه اسلامی نسبت به کلام مسایل جدیدی را به میان آورد که در فلسفه های قدیم یونانی و اسکندرانی سابقه نداشت."