چکیده:
تحقیقات انجام شده نشان از آن دارد که رویکرد پوزیتویستی، بر نظام آموزشی و پژوهشی کشور حاکم است. از سوی دیگر ادعا شده است که رویکرد پوزیتیویستی، از یکسو با معارف اسلامی تعارض دارد و از سوی دیگر نتوانسته است مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... کشورمان را حل کند. شواهد موجود حاکی از آن است که با وجود گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مطرح شدن مکرر مشکلات موجود در نظام علمی و تحقیقاتی کشور و اقدامات انجام شده برای مقابله با رویکرد غالب و جانشینی رویکرد دینی و بومی به علوم، بهخصوص علوم انسانی و اجتماعی، هنوز این مشکل به قوت خود باقی است. این مقاله میکوشد با تحلیلی جامعهشناختی و با تکیه بر رویکرد ترکیبی ساخت و عامل، به این دو سوال پاسخ دهد که:
الف) چرا با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حساسیتهایی که به حضور رویکرد پوزیتیویستی در جامعه علمی وجود داشته است، هنوز این نگاه به علم در کشور سیطره دارد؟
ب) با وجود اقداماتی که بهویژه در سه دهة اخیر در زمینة تولید علم دینی و بومی انجام شده است، چرا هنوز چنین فعالیتهایی در کشور به ثمر ننشسته است؟
نتایج این تحقیق نشان میدهد که در خوشبینانهترین حالت، بازتولید تلقی پوزیتیویستی از علم در فضای آموزشی، پژوهشی، برنامهریزی و اجرایی کشور، نه به صورت آگاهانه و با قصد و نیت توسط نظام حاکم، بلکه به صورت ناآگاهانه و از طریق عمل در ساختارهای موجود انجام میگیرد و از سوی دیگر، مواجهة صرفا فلسفی با بحث علم دینی و بومی و بیتوجهی به ابعاد جامعهشناختی و سیاستگذاری آن، مانع عمده بر سر راه شکلگیری علم دینی در کشور است.
It has been proposed that the positivist approach that is dominant in the educational system of Iran, contrasts theology and has been unable to solve the cultural, social, and economical problems of the country. The research employs the mixed approach of structure and agent in sociology to answer the following two questions:
Why is the positivist approach still dominant in the country three decades after the Islamic revolution, despite the existing sensitivities on the issue?
Why have the numerous attempts to produce localized and religious science been fruitless?
The research findings show that the best case scenario is that reproducing a positivist view of science in educational design takes places unconsciously by social constructs rather than by the will of the dominant system. Additionally, an absolute philosophical treatment of religious science and neglecting the sociological and policy dimensions is the main obstacle in formation of religious science in Iran.