چکیده:
رباعیات منسوب به خیام را تا حدود هزار و دویست رباعی ذکر کرده اند. ذکاء الملک فروغی حدود صد و هشتاد رباعی از آن جمله را برگزیده و همراه با توضیحات کوتاهی به چاپ رسانده است. اما، با مطالعه دقیق آثار فلسفی و ملاحظه برخی معیارهای فیلولوژیک به نظر می رسد که رباعیات اصیل وی بسی کمتر از این تعداد باشد. در این مقاله، بیست و هشت رباعی که بر حسب ملاک های صوری و معنوی، به احتمال قوی، از خیام است انتخاب و بر اساس دیدگاه جاویدان خرد مختصرا شرح داده شده است.
خلاصه ماشینی:
ادوارو اکوار را آغاز و انجامی پدید نیست و هیچ یک از اهل صناعت هیأت و فلسفه باعقل جزئی خود بر بدایت و نهایت تاریخ احاطه نتواند یافت؛دست یافتن به این رازتنها از طریق الهام و کشف،که همان طریق هندوان باستان(و نیز ایرانیان باستان)بوده است،میسّر خواهد بود.
{Sابروی تو با چشم تو همپهلو به#همسایه طرّار یکی جادو به#آن خدّ ترا نگاهبان گیسو به#داند همه کس که پاسبان هندو بهS} ز)گردش لیل و نهار {Sپیش از من و تو لیل و نهاری بوده است#گردنده فلک نیز به کاری بوده است#هر جا که قدم نهی تو بر روی زمین#آن مردمک چشم نگاری بوده استS} تعلیقه:مضمون رباعی این است که گردش روز و شب(اختلاف اللیل و النهار بهتعبیر قرآنی)که خود از جمله مظاهر دوگانه نور و ظلمت به شمار میرود(قیاس کنیدبا تعلیقه رباعی قبل)،نسلهای آدمیان را پیدرپی میآورد و میبرد،به طوری که هیچکس بر روی زمین و در زیر گردون جاودانه نیست.
ی)پادشاهی مجازی {Sآن قصر که جمشید درو جام گرفت#آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت#بهرام که گور میگرفتی همه عمر#دیدی که چگونه گور بهرام گرفت!#S}تعلیقه:از لطایف پوشیده در این رباعی یکی آن است که غلبۀ جانورانی مانند آهوو روباه و گور را بر شهریاران توانا نشان میدهد.
حاصل معنای رباعی آن است کهزندگی،خیالی بیش نیست و خیّام نیز به نوبۀ خود تمثیل غار افلاطونی(مذکور درکتاب جمهور)را به نحو دیگری بیان کرده است.
ظاهراً این معنا نیز در مصراع سوّم در نظر خیّام بوده است.