خلاصه ماشینی:
"اما نباید از این حقیقت غفلت ورزیمکه این سادهاندیشی نهتنها محدود به اینپرنس نیست بلکه به تلخی باید اعتراف کنیمکه حتی محدود به عصر او نیز نیست بهسخن دیگر تاکید میکنیم که در این دورهسرنوشتساز از تاریخ ایران شاهد پیدایش(به تصویر صفحه مراجعه شود) بدانها بگوید که این همه نهتنها درست بلکهکافی است؟گم کردن«محل نزاع»خلطسراسری مباحث دینی و عرفی،ایجادآشفتگی فکری و عقلی از یکسو نشان آشکاریک بحران فکری بزرگ و از سوی دیگرحاصلی جز بنبست نظر و عملی در«مشروطهخواهی نمیتوانست داشته باشد وابعاد و ریشههای این اندیشه آشفته درچارچوب تحریر تاریخ اندیشه معاصر ایران بهدرستی شکافته نشده و تبعات و بازتابهایآن در سراسر تاریخ معاصر ایران ارزیابی نشدهاست.
» و اما نظریه دومی نیز به اعتقاد دکتر مجتهدشبستری وجود دارد که میگوید: «درست است که در کتاب و سنت به عدالتدستور داده شده است ولی تعیین معنایعدالت،بر عهده خود انسانها گذاشته شدهاست اینکه عدالت را مبنای ساختار نظامسیاسی خودمان قرار بدهیم،مفهوم نوینی(به تصویر صفحه مراجعه شود) شبستری در همان گفتگو با روشنی تمام دراشاره به دو جناح حاکم جمهوری اسلامیایران،هردو را دستخوش همان خلط مباحثمییابد: «صاحبان یک تفکر اینگونه میاندیشند:اینتعبیرات جدید که در قانون اساسی آمده استبه آن معنایی که در فلسفه سیاسی جدیدوجود دارد نیست؛آزادی سیاسی-اجتماعیکه در قانون اساسی آمده،در نزد این گروه،آنآزادی سیاسی و اجتماعی که در فلسفههایسیاسی امروز و برمبنای حقوق بشر وجوددارد نیست..."