چکیده:
پائولو کوئلیو نویسنده ای است که در دوران نوجوانی به کفر و بی ایمانی روی آورده و با گرایش شدید به آثار مارکس و انگلس، همه باورهای مارکسیستی را زیرورو کرد؛ تا جایی که بخش قابل ملاحظه ای از اندیشه های او، به ویژه دیدگاه او درباره ایمان و شریعت را می توان متاثر از آن دانست. کوئلیو درباره ایمان رویکردی بسیار متفاوت و متناقض دارد و گاهی ایمان گرا و گاهی ایمان گریز است. ازیک سو متعلق ایمان در نزد او ثابت نیست و ازسوی دیگر سعی بر بی اهمیت جلوه دادن ایمان دارد. علاوه بر این، اندیشه و آثار وی در رویارویی مستقیم با شریعت قرار دارد. او در موارد بسیاری، اصول دین و شریعت را به سخره گرفته، آنها را پوچ و بی معنا می شمارد. در این تحقیق به نقد و بررسی دیدگاه او درباره ایمان و شریعت می پردازیم.
Abstract: Paulo Coelho، intensely being affected by Marx and Engels` works and accepting a kind of disbelief and paganism، fundamentally changed Marxist beliefs. His following of Marx has been to such an extent that a considerable part of his thoughts، specially، those of belief and religion، can be known as derivations from Marx. His view on belief is self-contradicted; in some cases he seems as a supporter of belief while in others as an opponent. Again، on one hand، the case for belief is not clear for him and، on the other hand، he seems of little attention to belief. In addition، his thought and works stand directly opposite to religion. In many cases، he has known religion as something meaningless. In this paper، Coelho`s view on belief and religion has been criticized.
خلاصه ماشینی:
"باتوجه به اینکه ایمانگریزی و شریعتستیزی، یکی از مهمترین اندیشههای کوئلیو بشمار میآید و در کتابهای او نیز تبلیغ و ترویج میشود، در این مقاله ابتدا به تبیین رابطه علم و ایمان، متعلق ایمان، عرفان دینی و عرفان سکولار پرداخته میشود و پس از آن به تحلیل و بررسی ایمان و شریعت در اندیشه و آثار کوئلیو و مقایسه آن با ایمان و شریعت در ادیان توحیدی؛ بهویژه اسلام پرداخته خواهد شد.
در قرآن کریم با این مطلب مواجه میشویم که عدهای با وجود اینکه به خدا و پیامبر الهی علم داشتهاند، به آنها ایمان نیاوردهاند؛ ازجمله آیهای که در مورد فرعون و قوم او آمده است: «وجحدوا بها واستیقنتها أنفسهم ظلما وعلوا» (نمل / 14) این آیه تصریح میکند که فرعونیان به خدا و موسی×، علم داشتند؛ اما بهدلیل روحیه برتریجویی و ستمگرانهای که داشتند، این مسئله را انکار میکردند.
(عهد جدید، رساله یعقوب، 2: 17 ـ 14) با وجود تأکیدهای فراوانی که در همه شرایع آسمانی بر لزوم پیروی از شریعت و مطابقت ایمان و عمل وجود دارد، تعجب در این است که چرا پائولو کوئلیو از شریعت گریزان است؟ فراتر از آن، چرا او در کتابهای خود شریعتگریزی و شریعتستیزی را ترویج میکند؟ او که همه کتابهای خود را با آیاتی از کتاب مقدس آغاز کرده و گاهی داستانهایش را با آیاتی از انجیل آراسته است، چرا خود به شریعت انجیل پایبند نیست؟ آیا وی با این کار انگیزهای جز عوامفریبی دارد؟ آیا او با این ترفند جز اینکه رنگوبوی مذهبی به کتابهایش داده است تا اعتماد مخاطبان را جلب کند، هدف دیگری دارد؟ شریعت در اسلام شریعت در لغت بهمعنای راه روشن و آشکار است."