چکیده:
ریپین در این مقاله، نظام جناسسازی را در قرآن بررسی میکند. او ابتدا کلیاتی درباره جناسسازی مطرح میکند. او بر این باور است که جناسها، پل میان قافیه و استعاره محسوب میشود و جناس از ترکیب صوت با معنا حاصل میآید. سپس ریپین این دو پرسش را مطرح میکند که آیا جناسها در برساختن گفتمان قرآنی کارآمد عمل میکنند؟ و جناسها چه کاری را برای خواننده انجام میدهند؟ آنگاه تلاش میکند با بررسی چندین نمونه جناس قرآنی، به این دو پرسش پاسخ دهد. در مجموع، ریپین نتیجه میگیرد که جناس در قرآن تا حد زیاد به قرائت خواننده از متن قرآنی بستگی دارد. کاربرد واژگان بخشی از معنای انتقال یافته است و پیام قرآنی به واسطه واژگان به کار رفته، دوچندان پررنگ میشوند. شک نیست که این امر مستلزم این حقیقت است که واژگان، معانی را فقط از رهگذر بافت انتقال میدهند.
In this article، Rippin examines the punning system in the Qur’ān. First، he states some generalities about punning. He believes that puns stand as a bridge between rhyme and metaphor and are formed by the blending of sound and meaning. Then، he raises the following two questions: Do the puns help to create efficient Qur’ānic discourse? What do puns convey to the reader? Then، he tries to answer these two questions by examining several examples of Qur’ānic puns. Altogether، Rippin concludes that the pun in the Qur’ān depends to a great extent on the readers’ reading (qarā’at) of the Qur’ānic text. The application of vocabulary is a part of the conveyed meaning and thus the Qur’ānic message is doubly highlighted by means of the applied vocabulary. There is no doubt that this issue involves the fact that words convey meanings only through context.
خلاصه ماشینی:
"این واژه در آیه ۱۸ سوره غافر نیز با واژه «یوم» آمده است و این امر نشان میدهد که میتوان این واژه را اسم خاص در نظر گرفت: (و أنذرهم یوم الأزفه إذ القلوب لدی الحناجر کاظمین ما للظالمین من حمیم و لا شفیع یطاع) «و آنها را از آن روز قریب [الوقوع] بترسان، آنگاه که جانها به گلوگاه میرسد، در حالی که اندوه خود را فرو میخورند.
E. Watson, Classical Hebrew poetry: a guide to its techniques (Sheffield: JSOT Press, ۱۹۸۴), ۲۳۸; see also Harold Fisch, Poetry with a purpose: biblical poetics and interpretation (Bloomington: Indiana University Press, ۱۹۸۸), ۶-۷ and passim, for examples of the treatment of puns and the way they act to draw attention to language within the biblical text.
در تفسیر آسان، ج۴، ص۳۴۳، ذیل آیه ۳۰ سوره انعام، درباره واژه «الساعه» آمده است: «مفسرین درباره کلمه «الساعه» اقوالی دارند، گر چه خدا میداند، ولی آنچه بهنظر مؤلف میرسد، این است: معنای کلمه «ساعه» که تقریبا در ۴۸ موضع از قرآن مجید به چشم میخورد، نام قیامت میباشد، زیرا معنای ساعت از نظر لغت، یک قسمتی از زمان غیر محدود است، و تقسیم شدن شبانهروز به ۲۴ ساعت هم به همین مناسبت میباشد.
میر در مقاله «قرآن به منزله اثری ادبی» (۱۹۸۸) (این مقاله از همین قلم ترجمه و در کتاب رویکردهای زبانی و سبک شناختی به قرآن به منزله اثری ادبی از طرف انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است) به این جناس اشاره میکند: در آیه ۶۱ سوره بقره با واژه «مصر» بازی شده است."