خلاصه ماشینی:
رویکردهای ناب بر روی کاهش هزینه از طریق بهینهسازی فرآیند تمرکز دارند در حالیکه شش سیگما در رابطه با انتظارات و نیازمندیهای مشتری است و کیفیت را بوسیله اندازهگیری و رفع نقصها بهبود میبخشد.
رویکرد شش سیگمای ناب از جمله رویکردهای اثبات شدهای است که توانسته است هزینههای تولید را با حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده در بهبود کیفیت به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
فوستر retsoF تولید ناب را بعنوان برنامهای تعریف کرده است که اتلافات را از بین میبرد،ارزش را برای مصرفکنندگان افزایش میدهد،سودآوری را بهبود میبخشد و همچنین رقابت را در استفاده از ابزارها و تکنیکهایی که روی کارهای تیمی و حل مسائل روششناسی&%22206DATG222G% توجه دارند،بهبود میبخشند.
شش سیگما در سال 1980 در شرکت موتورولا از طریق تههد گسترده شرکت به بهبود کیفیت محصولاتشان توسعه یافته است، و بعد از آن بوسیله همه شرکتهای جهانی برای همکاری در کنترل کیفیت مورد استفاده قرار (به تصویر صفحه مراجعه شود) گرفت.
بر این مبنا کیفیت در متدولوژی شش سیگمای ناب به عنوان ارزش ایجاد شده نزد مشتری قلمداد میگردد و متدولوژی شش سیگمای ناب، راهبردی برای شناسایی،اندازهگیری،تحلیل، بهبود و کنترل ضایعات خواهد بود.
12 با بکارگیری اصول و ابزار شش سیگما و تولید ناب بصورت یکپارچه،میتوان به نتایج زیر دست پیدا کرد: 1-افزایش کیفیت و درنتیجه سودآوری که حاصل بکارگیری مجموعهای است که با دقت بکار گرفته شدهاند و به روی پروژههای بهبود تمرکز دارند.
نتیجه متدولوژی ناب و شش سیگما دو نگرش قدرتمند برای بهبود فرآیند هستند که شامل مجموعهای از ابزار و اصول به منظور برآوردهسازی نیازهای مشتریان میباشند.