چکیده:
به زعم صاحبنظران مسائل توسعه،دوام و بقا و استمرار پایدار در هر جامعهای به مشارکت همهی افراد آن جامعه،به ویژه اقشار دانشگاهی و روشنفکر و تحصیلکردهی آن جامعه بستگی دارد به گونهای که برخی اندیشمندان مسائل توسعه،دانشگاه را مرکز ثقل تحولات دانستهاند و روشنفکران و تحصیلکردگان را عاملان این تغییر میدانند.از سوی دیگر موفقیت کشورهای در حال توسعه در اجرای برنامههای نوسازی تا حد بسیار زیاد،بستگی به نحوهی پیشرفت دانشگاهها در آن کشورها دارد.با این پیشینهی ذهنی،این پژوهش درصدد بررسی دیدگاه اساتید دانشگاهها نسبت به شیوهی ارتقای مناسبات آنها با نظام و مدیریت کلان کشور است.در ضمن به بحث اینکه وضعیت کنونی این مناسبات چیست و چگونه میتوان مشکلات موجود بر سر راه تعامل اساتید با مجموعهی نظام را از میان برداشت،پرداخته است.این پژوهش در سال 1383 انجام شده است.
Experts in the field of development believe that the progressive
survival and continuity of any society depends on the cooperation
amongst all individuals, particularly amongst the academics, intellectuals
and the educated stratum, so much so, that some thinkers in this field see
the university as the pivot of changes. As a matter of fact, the intellectuals
and the educated class are the factors of changes. Consequently,
successful implementation of constructive programmers in developing
countries greatly depends on the progress at universities. In view of this,
the current research is an attempt to examine the opinions of university
professors on improving their relationships with the system and its high
management . This research also deals with the present situation of such
relationships and the way to remove problems hindering the interaction
between academics and the system.
خلاصه ماشینی:
دانشگاه اسلامی /33سال یازدهم،شماره /1بهار 6831 Daneshgah-E-Eslami,2007(Spring)33,Vol. 11,No. 1 شیوههای ارتقای مناسبات دانشگاهیان با مجموعهی نظام و مدیریت کلان کشور* دکتر سید رضا نقیب السادات** چکیده به زعم صاحبنظران مسائل توسعه،دوام و بقا و استمرار پایدار در هر جامعهای به مشارکت همهی افراد آن جامعه،به ویژه اقشار دانشگاهی و روشنفکر و تحصیلکردهی آن جامعه بستگی دارد به گونهای که برخی اندیشمندان مسائل توسعه،دانشگاه را مرکز ثقل تحولات دانستهاند و روشنفکران و تحصیلکردگان را عاملان این تغییر میدانند.
در این مورد پرسشهایی چند مطرح میگردد که باید پاسخ آنها مشخص گردد،از جمله اینکه وضعیت کنونی این مناسبات چیست؟چگونه میتوان مشکلات و موانع موجود را از سر راه تعامل اساتید با مجموعهی نظام از میان برداشت و سطح آن را ارتقا بخشید؟ هنگامی که صحبت از شیوههای ارتقای مناسبات اساتید با نظام به میان میآید،مقصود راههایی است که اساتید از طریق آنها-البته به زعم خود ایشان-بتوانند با مجموعهی نظام و مدیریت کلان کشور ارتباط داشته،دیدگاههای تخصصی آنها جذب فرایند مدیریتی کشور گردد و نقش مشورتی ایشان برای حل مسایل و مشکلات کشور ایفا شود تا بتوان از توانایی و تخصص این قشر در جامعه با حمایت مسؤولان و ادارهکنندگان کشور بهرهبرداری نمود.
-به لحاظ موانع موجود برای گسترش مناسبات دانشگاهیان با نظام و مدیریت کلان کشور از نظر اساتید،بیشترین نسبت؛یعنی 62 درصد افراد عدم توجه به خواستهها و نیازهای جامعهی دانشگاهی اعم از رفاهی،علمی و اجتماعی را به عنوان یک مانع میدانستهاند و کمترین نسبت؛یعنی 1/8 درصد افراد وجود مدیران دنیاپرست و بیفکر در سطح بالا را به عنوان یک مانع و به عنوان آسیب ذکر کردهاند.