چکیده:
انقلاب اسلامی ایران دارای چه تأثیر و بازتابی در نظریه های انقلاب بوده است؟ این سؤالی است که مقاله حاضردر صدد پاسخگویی بدان است. پس از سیری گذرا به نظریات انقلاب در زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران که با استناد به دو اثر مهم جک گلدستون(1980) و ستان تیلور(1984) صورت می گیرد، نویسنده بازتاب این انقلاب را در دو حوزه پی می گیرد:بازتاب انقلاب اسلامی ایران در نسل سوم تئوری های انقلاب و مهم تر از همه تولد و شکل گیری نسل چهارم نظریات انقلاب، نظریاتی که نقطه عزیمت آن ها و منشأ شکل گیری شان انقلاب اسلامی ایران است. این رهیافت های چهارگانه نوین برخاسته از انقلاب اسلامی ایران عبارتند از:رهیافت های فرهنگی (که قائلان فراوانی دارد)،رهیافت انقلاب های اجتماعی جهان سومی جان فوران، رهیافت معنویت گرایانه میشل فوکو و بالاخره رهیافت ماوراء طبیعت گرایانه یا عرفانی لیلی عشقی. در متن پیش رو این چهار رهیافت به طور نسبتا مفصل و گویا توضیح داده می شود.به این ترتیب این مقاله علاوه بر مقدمه و نتیجه گیری دارای دو بخش اصلی با عناوین نظریه های انقلاب قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران،که شامل آثارکلاسیک و آثار و نظریات مدرن می گردد، و نظریه های انقلاب بعد ازانقلاب اسلامی ایران می باشد که خود دارای دو زیر مجموعه تجدید نظر تعدادی از نظریه پردازان نسل سوم در تئوری های خویش و تولد نسل چهارم تئوری های مدرن انقلاب می باشد. در این قسمت آخر است که رهیافت های چهار گانه فرهنگی،جهان سومی، معنویت گرایانه و عرفانی به تفصیل مورد شرح و تفسیر قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
روشهای معرفتشناختی و چارچوب نظری هر دو گروه در این تلاش علمی همان روشها و قالبهای شناخته شده و متداول موجود در علوم اجتماعی معاصر بود، با این تفاوت که اولا، واقعیت ناتوانی ایرانشناسان در پیشبینی انقلاب در ایران(کدی، 1981:1)از یک طرف و«اسلامی»بودن چنین انقلابی(ارجمند، 1988)از جانب دیگر باعث تجدید نظرهای بنیادین این گروه در مطالعات ایرانشناسی خود گردید؛ثانیا، عدم توانایی نظریات انقلاب نظریهپردازان معاصر در تبیین کامل این انقلاب اسلامی باعث تجدید نظر تعدادی از آنان نظیر تدا اسکاچپول در تئوری خود و سوق دادن و هدایت تعدادی دیگر نظیر فوکو، فوران و عشقی به سوی خلق نظریات جدید در باب انقلاب گردید.
به این ترتیب، تقارن و انباشت چهار عامل و پدیده، یعنی توسعه وابسته، دولت بسته و سرکوبگر، گشایش در نظام جهانی و افول اقتصادی باعث ظهور بحران انقلابی گشته و وجود فرهنگهای سیاسی مخالف و مقاومت در درون جامعه ایران بازیگران مختلف را به درون یک ائتلاف ضد دولتی هدایت میکند و اینگونه است که در نهایت انقلاب در ایران راه پیروزی را در پیش گرفته و بدان نائل میآید.
عشقی خود به روشنی تمایز رویکرد خود را از سایر رویکردها و نظریات موجود در باب انقلاب و انقلاب اسلامی ایران روشن میسازد:به نظر ایشان اولا، آنچه در کتاب زمانی غیر زمانها(امام، شیعه و ایران)(عشقی، 1379:157)توسط وی به عنوان رویکرد اتخاذ شده است «بر خلاف کتابهای دیگران که بیشتر به شرایط امکان عینی یا اوبژکتیو(اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و...