خلاصه ماشینی:
"از این منظر رویکرد نهادگرای استعلایی در جستوجوی سامان بهینه برای استقرار عدالت عمدتا و خاصتا بر نهادها متمرکز است و نقش روابط انسانی و تعاملات بشری و اجتماعی را به کلی نادیده میگیرد.
بنابراین از نظر سن این سؤال که«عدالت چگونه میتواند پیشرفت کند؟»بهتر از پرسیدن این سؤال است که«نهادهای متضمن عدالت چه خصوصیاتی به همراه دارد؟»سن از یکسو به جای تکیه بر منطق استعلایی بر منطق مقایسهای متمرکز است و در ثانی علیرغم رویکرد نهادی به مناسبات و واقعیتهای بالفعل جوامع توجه دارد.
از نظر سن،عقلانیتی عملگرا که معطوف به انتخابی مناسب برای مقایسهی وضعیتهای ادعایی عادلانه است، نمیتواند به دنبال راهحلی باشد که اساسا از حیث واقعی نه محقق شده و نه امکان محقق شدن را دارد.
سن در اینجا خو سؤالی اساسی طرح نموده و درصدد پاسخ به آن برمیآید:آیا نظریهای استعلایی در باب عدالت نمیتواند از طریق تمهید مقدماتی چند،فرآیندهای لازم برای سنجش وجه عادلانه بودن سیاستهای رقیب را بنمایاند؟پاسخ از نظر سن منفی است.
رالز متأخر و عقبنشینی از رویکرد نهادگرای استعلایی سن معتقد است رالز در زمینهی ارائهی اصولی منحصر به فرد و البته استعلایی برای تمهید نهادهای عادلانه در اوخر عمر خود کوتاه آمد و تکثر اصول را در راستای نیل به این سامان نهادی متضمن عدالت معتبر شمرد.
4. نتیجهگرایی جامعنگر سن معتقد است اتصاف دیدگاه وی به نتیجهگرایی از آن حیث که به توابع اجتماعی سیاستها و اقدامات توجهی تام و تمام دارد نباید منجر به انکار ارزشهای دیدگاه وی در باب عدالت شود،بگذریم از اینکه الحاق این رویکرد به مکتب اخلاقی نتیجهگرا از اساسا صحیح باشد یا خیر."