خلاصه ماشینی:
"سیدمن در مقدمهی این بخش با اشاره به اهمیت فرهنگی و سیاسی آرای مارکس-که نظریه را در خدمت تغییر اجتماعی میدانست-و نیز وبر و دورکیم،عنوان میکند که در نیمهی اول قرن بیستم در آمریکا، به علت ترجمه نشدن نوشتههایشان و دلایلی دیگر،کنت و نظریهپرداز برجستهی تکامل اجتماعی انگلیسی،هربرت اسپنسر،چهرههای کلیدیای بودند که جامعهشناسی آمریکا را شکل دادند؛به گونهای که مهمترین متفکران آمریکایی آن دوران همچون ویلیام گراهام سامنر2و لستر وارد3برای تشریح تغییرات مربوط به صنعتی شدن، شهرگرایی،و مهاجرت به داخل و خارج به شدت متکی به آرای کنت و اسپنسر بودند.
(همان:361) نقد و بررسی کتاب «کشاکش آراء در جامعهشناسی»برخلاف آثاری که به صورت دایره المعارفی اقدام به گردآوری و کنار هم گذاشتن آرای گوناگون اندیشمندان مختلف میکنند،مسأله و خط سیر واحدی را در نظریهی جامعهشناسی مدنظر قرار داده و با توجه به شرایط فکری و اجتماعی حاکم بر اندیشمندان اجتماعی،تلفیق رویکردهای علمی،فلسفی و اخلاقی و نیز تنش و کشمکش این رویکردها در نظر آنان را آشکار ساخته است.
مسألهای که سیدمن آشکارا آن را تأیید میکند و عبارت است از اینکه نظریهی اجتماعی مدرن مبتنی بر دیدگاههای انسانمدرن و ارزشهای روشنگری ساخته و پرداخته شده است؛و تأکید او بر موقعیتی بودن دانش،همان چیزی است که اساتید و اندیشمندان علوم اجتماعی در ایران آگاهانه یا غافلانه به انکار آن میپردازند و از شکلگیری اینگونه مباحث واهمه دارند و همچنان از جهانشمولی و فراغت ارزشی علم اجتماعی سخن میگویند!ازاینروی کتاب حاضر اثری ارزشمند به شمار میآید که میتواند مورد استفادهی اساتید و دانشجویان علوم اجتماعی و حتی منتقدان این علوم قرار گیرد."