خلاصه ماشینی:
"مثلا در ذیل کلمۀ اعزام آمده:«چندان متداول استکه دیگر نمیتوان آن را غلط دانست»آیا با این تفاسیراگر کلماتی که دستاورد«گرتهبرداری»بوده و از سویمترجمان خبرگزاریها رایج شده(آقای نجفی معتقدند کهاگر خطری متوجه زبان فارسی باشد از جانب همینگروه است)پس از مدت زمانی در زبان فارسی جا بیفتد،آیا چند سال دیگر ابوالحسن نجفی ثانی به خود حقنخواهد داد بر همین واژهها نیز مهر روا بزند.
براستی مرز میان درستی و نادرستی این واژهها وتشخیصها در کجاست؟ واژههای بسیاری را میتوان در این کتاب یافت کهنویسنده معتقد به غلط بودن آن است،اما میتوان آنها رانیز جزء تحول معنایی زبان دانست،و جالب است کهذیل همین واژه با اینکه نویسنده توضیح قانع کنندهایدربارۀ معنی رایج شده توسط مترجمان ناآگاه دادهاست،اما باز نتیجه میگیرد که استعمال آن اشکالیندارد،اما این گونه نرمش را دربارۀ واژههایبر ساختۀ مترجمان نمیبینیم؟ آقای دکتر شریعت بدرستی در این باره مینویسد: «این ضرورت تحول معانی لغات است.
ب:الحاقات واژهها و ترکیباتی که در زیر به ترتیب الفبا میآید،جایشدر این کتاب خالی است و شایسته است در چاپهایبعدی ذیل آنها توضیحاتی داده شود،آنچه که قبلا توسطاستادان و صاحبنظران پیشنهاد گردیده،از فهرستنگارنده حذف شده است: 1-اطریش/اتریش 2-اگه موافق باشین:خدا نکند یک واژه یا ترکیب دهنپر کن را یک نفر در رادیو تلوزیون به کار برد،آن وقت استکه دیگر این واژه مثل پول رایج در سراسر کشور مبادله(به تصویر صفحه مراجعه شود)&%08909FYKG089G% میشود،رادیو و تلوزیون رسانههایی یک سویه هستندو امکان پاسخگویی شنوندگان در همان آن به گزارشگر یاگویندۀ آن وجود ندارد که وقتی ایشان گفت:«اگه موافقباشین»مخاطبان هم جواب بدهند:«آری یا نه»، اخیرا برای رفع این نقیصه میگویند: «اگه موافق باشین که حتما هم موافق هستین،ادامهبرنامهها را با هم میبینیم(یا داشته باشیم!)»حتما چندصباحی دیگر هم خواهند افزود: «و چارهای ندارید که موافق نباشین."