خلاصه ماشینی:
"اینها بهشت نمیخواهند،رضوان خدامیخواهند«و رضوان من الله اکبر ذالک هو الفوز العظیم»و در تفسیر همین آیت است که فرمود: {S«دولت آنست که بی خون دل آید به کنار#ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست»S}با توجه به آنچه گفته شد اکنون میتوان پرسید رندیچیست؟حافظ رندی را در مقابل نفاق و زرق آورده است: {S«نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ#طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد»S}نفاق کدورت خاطر و کوردلی و محدودیتدر حصار ظاهربینی و محرومیت از درک محبتو مهجوری از حق و با خود در نزاع و کشمکش بودن است: {S«در خرقه از این بیش منافق نتوان بود#بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم»S}رندی نه با نفاق میسازد و نه با سلامت جوییو عافیت طلبی جمع میشود: {Sعافیت میطلبد خاطرم ار بگذارند#غمزه شوخش و هم طره طرار دگرS}{Sصحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل#جانب عشق عزیز است فرو مگذارشS}{Sپارسایی و سلامت هوسم بود ولی#شیوهای میکند آن نرگس فتان که مپرسS}{Sعافیت چشم مدار از من بیگانه پرست#که دم از خدمت رندان زدهام تا هستمS}{Sغلام همت آن رند عافیت سوزم#که در گدا صفتی کیمیاگری داندS}و شاعر به یاد دارد که در عهد خود،سپردن راه رندیو عشق را به ع هده گرفته است: {S«روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق#شرط آن بود که جز ره آن شیوه نسپریمS}پس رندی در مقابل نفاق است و با عافیتطلبی جمعنمیشود."