خلاصه ماشینی:
"اما شیوهء عرفانی صرف،هر چند به سبب قوت زبان عشق در معرفی عاشورا از توانایی فوق العادهای برخوردار است و در مقایسه با اسلوبهای دیگر بر همه پیشی میگیرد،ولی در عین حال آنچه که به ما نشان میدهد سیمای کامل امام حسین(ع)و یاران او نخواهد بود زیرا که زیبایی چهرهء قهرمانان آن در گرو این است که همهء ابعاد آن،اعم از حماسه،عرفان و اجتماعی بودن نشان داده شود.
اینک چند بیت حماسی و عرفانی از آن مثنوی را خطاب به ذوالجناح بشنوید: «غم یئمه که غمگسار او للام سنه روز محشر ده سوار اوللام سنه یئدی یئرده یئدی جولان ایتگینن اکبریمون قانینه قان ایتگینن قانیمی قات اکبریمون قانینه نعشیمی سال کربلا میدانینه غم مخور که غمگسار تو منم روز محشر تکسوار تو منم خواهمت چون باد جولانی کنی نقش خون اکبرم فانی کنی رنگ کن خونم به خون اکبرم وا بنه در کربلا این پیکرم» مقصود آن نیست که این مضامین صد در صد مطابق با تاریخ نقلی شدهاند،ولی این نکته قابل توجه است که هر جا در آثار هنری و فکری پای نگرش یک بعدی به میان میآید چهرهء واقعه دگرگون میشود و عقل و فطرت دست رد بر سینهء آن میزند،یا دست کم در آن کمبودی احساس میکند؛چنان که اگر آثار هنری و فکری مربوط به شخصیت امام خمینی(س)و رزمندگان عصر انقلاب اسلامی را از نظر بگذرانید به وضوح خواهید یافت که موفقترین آنها اثری است که به عناصر تشکیل دهندهء شخصیت انسان کامل یعنی عرفان،حماسه و اجتماعی بودن عنایت کامل داشته است و آثار دیگر هر یک به گونهای شخصیت امام راحل و حماسه سازان انقلاب را تحریف کردهاند و این بدان سبب است که شخصیت امام راحل و رزمندگان اسلام نسخهای از دفتر شخصیت امام حسین(ع)و یاران باوفای آن حضرتند."