خلاصه ماشینی:
"ابن عربی ضمن تصریح بدین معنا که وجود حقیقی قائم به خود،همانا وجود حق تعالی است و ما سوی الله را وجودی مجازی و ظلی و طفیلی است،میگوید:از آن رو عالم،خیال است که ماهیت آن همانند ماهیت خیال ثبات ندارد و پیوسته در حال دگرگونی و شدن است01 ب-خیال،به معنی عالم خیال:از دیدگاه حکمای اشراققی و نیز به نظر گروهی از عرفا،میان جهان برین(-عالم مجردات) و جهان فرودین(-عالم ماده)،جهانی نیمه مادی-نیمه مجرد واقعاست که بنیاد و اصل اعالم ماده به شمار میآید.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نظریهء«خالقیت نفس»در بنیاد همان دیدگاه عرفانی است که بر طبق آن عارف میتواند با نیرویی شگفت-که از آن به «همتا»تعبیر میشود-پدیدههایی را بیرون از محل همت (یعنی بیرون از ذهن،در عالم واقعیت)پدید آورد63همچنین ابن عربی در فتوحات،از این معنا سخن در میان آورده است که:چه بسا قوهء خیال عاشق،چنان خالقیت مییابد و در آفرینندگی توانا میشود که محبوب را در برابر چشمان خود مجسم و مصور میبیند،آن سان که پیامبر ص جبرئیل را در برابر خود مجسم دید و با او سخن میگفت و از او سخن میشنید.
(23)اشارت است به شعاری صوفیانه مبنی بر اینکه:«مجاز(-عشق مجازی)پلی است به سوی حقیقت(-عشق حقیقی):المجاز قنطرة الحقیقه»این شعار،روی در دو معنا دارد:الف:پرداختن به عشق مجازی:بدین معنا که برای رسیدن به عشق حقیقی، بناگزیر،باید از پل عشق مجازی گذشت،از آن رو که طفره،همه جا محال است،و تا گامهای نخستین برداشته نشود گامهای نهایی را نتوان برداشت،و نیز از آن رو که به گفتی او حد الدین کرمانی: این عالم صورت است و ما در صوریم معنی نتوان دید مگر در صورت و آن کس که دل به عشق ندهد،و باور ندارد که«خطا بود که نبینند روی زیبا را»،هرگز نمیتواند دل را صفا دهد و سر و باطن خود را تلطیف کند،و به گفتهء فخر الدین عراقی،موجود گرانجانی است."