خلاصه ماشینی:
"کار ویژۀ دولت باز تولید سرمایهبه طور کلی،تنظیم روابط کار و سرمایه،بسط سرمایۀ ملی در بازار جهانی،سرمایه گذاری زیر بنایی و تضمین تداوم و توسعۀ سرمایه داری از طریق اتخاذسیاستهای مالی و پولی است.
انتقادی که مشتق انگاران بر نظریاتمستقل انگارانی چون«اوفه»وارد میکنند،این است که گرچه آنها نیز بهضرورت تضمین تداوم فرآیند انباشت سرمایه بوسیلۀ دولت تأکید میکنند،لیکن تحول و تغییر شکل و کار ویژههای دولت را که خود محصول تحولتوسعۀ سرمایه داری است،در نظر نمیگیرند.
چنین نقشی متضمن تعارضاتی است،به این معنی که از یک سو میاناخذ مالیات به منظور تضمین تداوم انباشت سرمایه و مقتضیات مربوط به جلبمشروعیت سیاسی تعارض پیش میآید و از سوی دیگر تعارضات فرآیند تولیددر دستگاههای دولتی باز تولید میشود.
بر اساس نظریۀ وی،بر خلاف نظر«اوفه»،تضادهای درونی دولت سرمایه داری محصول منازعه میان فرآیند انباشتسرمایه و وظیفۀ دولت در تضمین تداوم آن از یک سو،و فشارهای ناشی ازایدئولوژی و مشروعیت دموکراتیک دستگاه دولتی از سوی دیگر نیست بلکهاز منازعۀ طبقات و گروههای اجتماعی در حوزۀ تولید و دولت بر میخیزد.
تحول نیروها و روابط تولیدی که خود محصولمبارزات طبقاتی است از طریق این مبارزات در سطح دولت باز تولید میشود.
تأثیرات مبارزات طبقاتی در درون شبکۀ پیچیدهای از روابط و اشکال تعیینکنندگی )noitanimrdted fo sedom( به صورت زیر ظاهر میگردد: «اولین رایت»در درون مقولۀ کلی تعیین کنندگی،در مفهوم دیالکتیکی آن،شش وجه یا رابطۀ مندرج در تصویر بالا را مشخص ساخته و به شرح زیرتوضیح داده است: 1-وجه تحدید ساختاری:در این وجه تعیین کنندگی یک ساخت اجتماعیحدودی برقرار میکند که در درون آن،ساخت یا فرآیند دیگری ممکن است بهاشکال مختلف پدید آید."