چکیده:
طرح مساله: در این مقاله به تعیین علل و میزان تاثیر عوامل موثر بر فقر با استفاده از یک مدل لوژستیک تجمعی ترتیبی پرداخته شده است. روش تحقیق: متغیر هزینه کل در مراکز شهری را بر اساس شاخص فقر، به چهار رده ترتیبی فقیر، شبه فقیر، غیرفقیر و شبه غنی یا غنی تقسیم کردهایم. به دلیل طبیعت ترتیبی متغیر پاسخ از مدل لوژستیک تجمعی، برای پاسخ ترتیبی وضعیت فقر، برای یافتن علل موثر اقتصادی و اجتماعی بر سطوح مختلف فقر و میزان تاثیر آنها استفاده شده است. با استفاده از این مدل توانایی یافتن بخت فقیر بودن در مقابل دیگر سطوح فقر (شبه فقیر، غیرفقیر و شبه غنی یا غنی) امکانپذیر شده است. یافتهها و نتایج: دادههای مورد استفاده، بر گرفته از طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری در مرکز آمار ایران، حاکی از آن است که وضعیت مسکن، وضعیت اشتغال، وضعیت سواد، جنس سرپرست، بعد خانوار و وضعیت تاهل متغیرهای مهمی هستند که در احتمال فقیر یا شبه فقیر بودن فرد تاثیر به سزایی دارند. از نتایج به دست آمده، آن است که شانس فقیر بودن برای زنان یا مردان با بعد خانوار یک، بسیار کمتر از زنان یا مردان با بعد خانوار 5 یا بیشتر است. همچنین در هر بعدی از خانوار، شانس فقیر بودن زنان بیشتر از مردان است. بالاخره نتیجه بسیار مهم آن است که وضعیت مستاجران با بعد خانوار بالا از نقطه نظر فقر، بحرانی است.
خلاصه ماشینی:
"به دلیلطبیعت ترتیبی متغیر پاسخ از مدل لوژستیک تجتمعی،برای پاسخ ترتیبی وضعیتفقر،برای یافتن علل موثر اقتصادی و اجتماعی بر سطوح مختلف فقر و میزان تاثیرآنها استفاده شده است.
یافتهها و نتایج:دادههای مورد استفاده،برگرفته از طرح هزینه و درآمدخانوارهای شهری در مرکز آمار ایران،حاکی از آن است که وضعیت مسکن،وضعیتاشتغال،وضعیت سواد،جنس سرپرست،بعد خانوار و وضعیت تاهل متغیرهای مهمیهستند که در احتمال فقیر یا شبه فقیر بودن فرد تاثیر به سزایی دارند.
شکل شمارۀ 1-الف احتمال فقیر بودن سرپرست خانوار شهری(ردۀ 1 متغیر پاسخترتیبی)با توجه به جنسیت سرپرست خانوار را برای ردههای مختلف بعد خانوار در سال1384 نشان میدهد.
این به این علت است که احتمالتجمعی سطوح مختلف فقر همانطور که در شکل شمارۀ 1-الف دیدیم به صورت s- شکل با تغییر برخی از متغیرهای مستقل تغییر میکند و این رابطۀ غیر خطی تنها میتواندتوسط یک مدل لوژستیک به خوبی تعبیر شود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)&%02416EFRG024G% نتایج جدول شمارۀ 1 نشان میدهد که در صورت ثابت فرض کردن همۀ متغیرها،بخت سطوح پایین فقر را برای زنان بیشتر از مردان است؛همچنین بخت سطوح پایین فقربرای بیسوادان بیشتر از باسوادان است؛بخت سطوح پایین فقر برای شاغلین کمتر ازبیکاران جویای کار و دانشجویان بیکار است؛بخت سطوح پایین فقر برای سرپرستانهرگز ازدواج نکرده بیشتر از بیهمسران بر اثر طلاق است؛بخت سطوح پایین فقر برایمالکین کمتر از سایرین میباشد؛و بالاخره بخت سطوح پایین فقر تابعی صعودی از بعدخانوار است؛به این معنی که هرچه بعد خانوار بیشتر میشود،احتمال فقیر یا شبه فقیربودن سرپرست خانوار افزایش مییابد."