چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسهی ناگویی خلقی و هوش معنوی در افراد معتاد، افراد تحت درمان با متادون و افراد غیر معتاد انجام گرفت. روش: طرح این مطالعه در مقولهی علی- مقایسهای قرار میگیرد. نمونهها شامل 30 نفر معتاد تحت درمان با متادون، 30 نفر معتاد در حال مصرف مواد و 30 نفر از افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات، آزمودنیها پرسشنامههای ناگویی خلقی تورنتو و هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. یافتهها: نتایج نشان داد که بین افراد گروه معتاد و افراد گروه غیر معتاد و همچنین بین افراد گروه تحت درمان با متادون و افراد گروه غیرمعتاد در مقیاس ناگویی خلقی کل و هر سه خرده مقیاس آن تفاوت معنی داری وجود دارد، همچنین بین دو گروه افراد معتاد و افراد تحت درمان با متادون در زیر مقیاس دشواری در تشخیص احساسها تفاوت معنیداری مشاهده شد. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از پرورش تواناییهای کنترل و تنظیم هیجانات و هوش معنوی میتوان به عنوان یک سپر دفاعی در برابر اعتیاد بهره جست و همچنین میتوان با پرورش چنین ویژگیهایی به افراد معتاد در رهایی از اعتیادشان یاری رساند.
Introduction: The purpose of the present study was to compare of the rate of alexithymia and spiritual intelligence in addicts، addicts under Methadone Treatment، and non-Addicts. Method: A causal-comparative research design was used. The study sample included 30 individuals under Methadone Treatment، 30 drug-dependent Addicted، and 30 non-addicted individuals selected by convenience sampling procedure. Toronto alexithymia scale and King''s spiritual intelligence self-report inventory were administered among selected sample. Results: Findings revealed significant differences among addicted individuals and non-addicted adults also among individuals under methadone treatment and non-addicted adults in total alexithymia scores as well as on all three subscale scores. Furthermore، addicted individuals differed from those under methadone treatment in their scores on the subscale pertaining to difficulty in identifying feelings. Results also indicated differences among addicted individuals and those under methadone treatment in total spiritual intelligence and its four component scale scores، while addicted individuals differed from non-addicted individuals in total spiritual intelligence scores and only three of its component scale scores (personal meaning production، transcendental awareness، and conscious state expansion). Conclusion: Findings of this study indicate the advantages of the ability to control، emotional regulation and spiritual intelligence as a defense against addiction. By development of these characteristics addicts can be helped to gain relief from their addiction.
خلاصه ماشینی:
"جدول 2: نتایج آزمون لون برای بررسی برابری واریانسها متغیرها آماره F درجه آزادی1 درجه آزادی 2 معنی داری ناگویی خلقی کل 303/0 2 87 739/0 هوش معنوی کل 859/0 2 87 427/0 دشواری درتشخیص احساسها 376/0 2 87 688/0 دشواری درتوصیف احساسها 072/2 2 87 132/0 تفکربرون مدار 023/0 2 87 978/0 تفکر وجودی نقادانه 502/1 2 87 214/0 معناسازی شخصی 041/0 2 87 960/0 هشیاری متعالی 046/0 2 87 955/0 بسط حالت هشیاری 304/1 2 87 277/0 همانطور که جدول 2 نشان میدهد پیش فرض برابری واریانسها برای تحلیل واریانس چند متغیری رعایت شده است، به این صورت که این آزمون برای هیچ کدام از متغیرها معنادار نبود، در نتیجه استفاده از آزمون پارامتریک تحلیل واریانس چند متغیره بلامانع است.
چنین برانگیختگی که همراه ناگویی خلقی است، در نهایت باعث تولید علائم بیماریهای جسمی (لوملی 2 ، 1996) و اضطراب و افسردگی (دوین، استوارت و وات 3 ، 1999) میشود و درنهایت ممکن است مصرف مواد به منظور کاهش این علائم و کاستن از میزان اضطراب و افسردگی فرد با ناگویی خلقی بالا Taylor, Parker, Bagby & Acklin 2.
کریستال (1997) معتقد است که افراد معتاد با ناگویی خلقی بالا، هیجانهای کودکانه در سطح پیش کلامی با ظرفیت شناختی آسیب دیده دارند که این ناتوانی باعث میشود که در تفسیر افسردگی و اضطراب کارایی لازم را نداشته باشند؛ در نتیجه، در این افراد تعارض فرد با محیط افزایش مییابد و شخص مکررا درماندگی و استرس در برابر هیجانها را تجربه میکند و به منظور مقابله با این درماندگیها، روشهای مقابلهای ناپخته چون مصرف مواد را ادامه میدهد (به نقل از قلعهبان، 1387)."