چکیده:
شخصیتهای تاریخی از قهرمانان عمده داستانهای حماسی، عاشقانه وتعلیمی بوده اند. یکی از این شخصیتها بهرام گور است که نظامی پس از فردوسی به بهترین وجه و در قالب شخصیتی آرمانی به وصف و ترسیم خصلتها، گفتار و رفتار او پرداخته است. رعیت پروری، عدالت خواهی، شجاعت و دلاوری، خوش باشی، رامش جویی و ذوق شاعرانه، به گواه مورخان اسلامی، از بهرام گور پادشاهی محبوب ساخته است. طولانی ترین داستان در شاهنامه بعد از خسرو انوشیروان، مربوط به زندگی بهرام است. نظامی نیز در چالشی با فردوسی، در منظومه ای مستقل به نام بهرام نامه یا هفت پیکر به شرح زندگی او پرداخته است. این دوشاعر با رویکردی خاص، زندگی او را تصویر کرده اند. در این گفتار به بررسی شخصیت بهرام از نظر این دو شاعر می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
"٤. بهرام شخصیت محبوب فردوسی و نظامی هم در شاهنامه و هم در هفت پیکر از بهرام سخن رفته است ، ولی تصویر بهـرام در ایـن دو اثـر بـا هـم تفاوت اساسی دارد و برداشت دو شاعر در ارائة داستان زندکی این پادشاه متفاوت است .
درهفت پیکر با توجه به جنبة غنایی اثر، شاعر چندان پای بندی به روایـت تـاریخی نـدارد و نهایـت دخل و تصرف را آن گونه که خود می خواهد درآن به عمل می آورد و شاید همین مسأله باعث شـده کـه نظامی پرداختن به زندگی بهرام در هفت پیکر را نسبت بـه فردوسـی در شـاهنامه ، «انگیخـتن حریـر از پلاس » بداند.
گرچه در عصر نظامی ، روزگار حماسه سرایی به سرآمده و عصر پرداختن به درون مایه های صرفا معنوی و انسانی است ، اما هفت پیکر دارای جنبه های حماسـی نیز هست ؛ چنانکه در منظومة اسکندرنامه که یک حماسة تاریخی محـسوب مـی شـود،گاهی صـلابت و انسجام شعر حماسی جای خود را به مضمون پردازی و معانی ابهام آمیز می دهدکـه شایـستة یـک اثـر حماسی نیست و همین امر کار او را از فردوسی متمایز می سازد.
نظامی علت این امر را بی اعتمادی به ملک جهان می داند که به نـوعی اندیـشة خیـامی را فرایـاد می آورد: دیــد کایــن خیـلخانــة خاکـی نــــارد الا غـبـار غـــــــمناکــــی خویشتن را به عشوه کش می داد عیش خود را به عشوه خوش می داشت ملـک بی تکیــه را شناخته بـود تکیــه بــر ملک عشــق ساختـه بـود روزی از هفتـه کارســازی کرد شـش دیگــر بــه عشقبــازی کــرد (هفت پیکر/١٠٢ـ١٠٣) فردوسی نیز به همین نکته در داستانهای مختلفی که در بارة حوادث زندگی تهرام آورده ، اشاره کـرده است ."