چکیده:
حضور در محیط متلاطم و بازار رقابتی و الزام به نوآوری، سازمان های پژوهشی را به سمت و سوی کارآفرینی سوق می دهد. الزام پژوهشگاه صنعت نفت به پیشگامی در حوزه فناوری و خلق ثروت از طریق توسعه و تجاری سازی فناوری باعث شده است که این پژوهش با هدف بررسی روابط بین شاخص های مدل فرهنگی گلوب و کارآفرینی، انجام شود. روش انجام پژوهش، از نوع توصیفی- هم بستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت است که براساس فرمول مورگان، 180 نفر به شیوه ی تصادفی ساده به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شده اند؛ ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسش نامه می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه ی مثبتی بین ابعاد جمع گرایی درون گروهی، قاطعیت، آینده گرایی، عملکردگرایی و نوع دوستی با کارآفرینی وجود دارد. ضمن این که، بین ابعاد اجتناب از عدم اطمینان و فاصله ی قدرت با کارآفرینی رابطه ی منفی وجود دارد و درنهایت، بین ابعاد جمع گرایی بین گروهی و برابری جنسیتی با کارآفرینی رابطه ی معناداری مشاهده نشد. بنابراین، در راستای بهبود کارآفرینی، توصیه هایی به کارآفرینان برای شناخت و مدیریت عناصر فرهنگی پیشنهاد می شود.
The turbulent environment and competitive markets and necessity for innovation will lead research institutes to entrepreneurship-related areas. The necessity felt by the Research Institute of Petroleum Industry for wealth creation through developing and commercializing technology has resulted in doing the current research aimed at measuring the impact of GLOBE cultural model elements on entrepreneurship. The research method is descriptive–correlational based on Structural Equation Modeling. The survey population were the employees of RIPI out of which 180 employees were selected by using a random sampling based on Morgan formula. The main tool for gathering data was a questionnaire. The results indicate that there is a positive relationship between in-group collectivism، assertiveness، future orientation، performance orientation، altruistic dimensions and entrepreneurship. While there is a negative relationship between power distance as well as uncertainty avoidance dimensions and entrepreneurship، no significant relationship is detected between in-group collectivism، gender equality and entrepreneurship. Subsequently، some suggestions are provided for entrepreneurs to help them understand and manage cultural elements in order to provide them new insights into entrepreneurship.
خلاصه ماشینی:
بررسی پیشینه ی تحقیق کارآفرینی به عنوان "فرایند ارزش آفرینی از طریـق گـردآوری مجموعـه ی منحـصر بـه فردی از منابع در راسـتای بهـره بـرداری از فرصـت هـا" تعریـف مـی شـود ( Stevenson et ١٩٨٩,al).
در مدل گلوب ، بعد اجتناب از عدم اطمینان ، به عنـوان "حـدی کـه اعـضای سـازمان یـا جامعه در تلاش برای اجتنـاب از عـدم اطمینـان بـا اتکـا بـر هنجارهـای اجتمـاعی ، شـعائر و اقدامات بوروکراتیک به منظور کاهش عدم قابلیت پیش بینی پذیری وقـایع آینـده ، هـستند" تعریف شده است (٥.
در مدل گلوب ، فاصله ی قدرت به عنوان "توافق بین اعضای سازمان یا جامعـه دربـاره ی این که قدرت بایستی به صورت غیرمساوی تقسیم شود"، تعریف شده است ( ,House et al ٥.
به نحوی که این تعهد به گروه باعث شکل گیـری "حس ما بودن " برای افراد گروه می شود که منجر به استفاده ی بهینه از تفاوت هـا و ارتقـای انگیزه های فـردی شـده و زمینـه سـاز شـکل گیـری رفتارهـای خلاقانـه مـی شـود ( ,Owen ٤١٦.
فرضیه ی دوم تحقیق بدین شکل طراحی شد که فاصله ی قدرت زیاد، منجر بـه کـاهش کارآفرینی در سازمان می شود و یافته های پژوهش نیز این فرضیه را تایید می کند.
فرضیه ی هـشتم پـژوهش بـدین شـکل مـی باشـد کـه عملکردگرایـی منجـر بـه ارتقـای کارآفرینی می شود که نتایج پژوهش نیز این رابطه را تایید می کند.
"نقـش مولفه های فرهنگ سازمانی در اعتماد سازی : بررسی روابط بین ابعاد فرهنگی گلـوب ( GLOBE) و اعتماد".
(2005), "Corporate innovation and competitive environment", International Entrepreneurship and Management Journal, Vol. 1 No. 3, pp.