چکیده:
حادثه عاشورا در طول تاریخ، الهام بخش شاعران بوده است . در دوره معاصر نیز شاعران از عاشورا سخن گفته اند و تصویرهای ادبی شاعران معاصر از زمان ، مکان و حوادث عاشورا اثر پذیرفته است. در این مقاله، شعر عاشورایی معاصر از نظر شکل و محتوای تصویر بررسی می شود و چون در زمینه صور خیال شعر عاشورایی معاصر، اثر مستقلی دیده نشده، می توان این گفتار را در راستای نقد و بررسی تصویرهای ادبی در شعر فارسی دانست . در این مقاله ، نخست به معرفی و تحلیل تصویر و انواع آن و اثر گذاری عاشورا از آغاز شعر دری تاکنون اشاره می شود و سپس به تصویرهای ادبی در شعر عاشورایی معاصر و نتیجه مقاله می پردازیم .
خلاصه ماشینی:
"سنایی غزنوی در حدیقهالحقیقه چنین سروده است: {Sپسر مرتضی امیر حسین#که چنویی نبود در کونینS}(ر ک:احمدی بیرجندی،1378:19) قوامی رازی نیز گفته است: {Sآن تشنگان آل محمد اسیروار#بر دشت کربلا به بلا گشته مبتلاS}(همان:23) در مصیبتنامۀ عطار نیشابوری نیز بیتهای زیر دیده میشود: {Sکیست حق را و پیمبر را ولی؟#آن حسن سیرت،حسین بن علی#آنچنان سر،خود که برد بیدریغ#کافتاب از درد آن شد زیر میغS}(همان:27) و خواجوی کرمانی چنین سروده است: {Sاقرار کرده حر یزیدش به بندگی#خط باز داده روح امینش به چاکریS}(همان:32) تشبیه در شعر عاشورایی معاصر تشبیه از شیوههای بیان است و آن،"مانند کردن بر بنیاد و پیوندی که بهپندار شاعرانه،در میانه آن دو میتوان یافت"(کزازی،1370:40)و شاید بتوانآن را از سادهترین مباحث علم بیان دانست.
مدرس اصفهانی میگوید: {Sهلال ماه عزا از افق دمیده خمیده#کدام بار غمش بوده تا خمیده دمیده#به یاد فرق علی اکبر و خمیدهقدش#جبین ماهگرفته،قد هلال خمیده#به سرخی شفق از چشم اعتبار نظر کن#که خون شده جگر چرخ و آید از ره دیده#چه نوبتی زده بر بام چرخ،نوبتی غم#که نوبت غم و اندوه اهل بیت رسیده#ز دست فتنه گریبان صبح چاک نظر کن#مگر که پیرهن صبر زینب است دریدهS}(احمدی بیرجندی،1378:162) جیحون یزدی نیز چنین سروده است: {Sباز این مه محرم پر شور سرزدی#اندر دلم شراره ز عاشور برزدی#سختا که روی تو مگر از سنگ کردهاند#کاینک دوباره حلقۀ ماتم به در زدی#بازآمدی و بر دل مجروح من چوپار#از غصه نیشتر زدی و بیشتر زدی-S} {SẒ-تو آن نهای مگر که به سر تاختی ز خیر#و آنگاه ره به زاده خیرالبشر زدی#تو آن نهای مگر که به جای کفی آب#پیکان به حل اصغر خونین جگر زدیS}(احمدی بیرجندی،1378:169) محدودیت موضوع باعث شده که شاعر رد یک محور خاص،یعنی در یکمسیر معین حرکت کند و شاعرانی چون عمان سامانی،محمد کاظم صبوری،قاسم رسا،جلال الدین همایی،ابو القاسم لاهوتی،محمد تقی بهار،محمدحسین شهریار،سید حسن حسینی،علی موسوی گرمارودی،فواد کرمانی،مشفق کاشانی و..."