چکیده:
هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیر تدریس درس بلوغ و نوجوانی در تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مسائل و مشکلات دوران بلوغ است. روش این پژوهش، علی ـ مقایسه ای بوده و به مقایسه دو گروه دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند و گروهی که این درس را نگذرانیده اند، در خصوص ابعاد چهارگانه مسائل و مشکلات جسمانی، عاطفی، دینی ـ اخلاقی و اجتماعی می پردازد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر و پسری که در سنین 15-13 سالگی در پایه دوم و سوم دوره راهنمایی مناطق 6 و 9 می باشند، تشکیل می دهند. تعداد دو گروه 70 نفری از بین دانش آموزان پسر و دختر مناطق یاد شده بصورت تصادفی برای تحقیق انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده که دارای 4 حیطه و 40 سوال است و بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به لحاظ محتوا تامین شده و اعتبار آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ معادل 89/0 بدست آمده است. داده های بدست آمده در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون t دو گروه مستقل) تجزیه و تحلیل شده است. به طور کلی یافته های تحقیق بیانگر این است که بین میانگین نمرات دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند با آن کسانی که درس مزبور را نگذرانیده اند در خصوص دو بعد مسائل و مشکلات جسمانی، دینی ـ اخلاقی در سطح 05/0< P تفاوت معنادار وجود دارد، اما بین دو گروه یاد شده در خصوص دو بعد مسائل و مشکلات عاطفی و اجتماعی، تفاوت معنادار دیده نمی شود.
This article aims at the investigation of the effect of puberty and youth course teaching on student's attitude changing towards the problems and difficulties of this period. This is a causing Comparative study which Compares two groups of students، one have passed this course and the other have not in the four-aspect physical، emotional، religious-ethic and social problems and difficulties. The statistic Community of this study includes all the male and female students who are 13-15 years old and in second or third grade of secondary school in six and nine regions. These two 70-member groups are randomly selected from male and female students of mentioned regions. The researching tool is a researcher- formed questionnaire of four spans and forty questions and according to Likert five degree scale. Validity of questionnaire in contents is provided and the reliability has been achieved according to cronbach Alpha multiplication equals to 89. The acquired data is analyzed in two levels of descriptive statistics (frequency، percentage and average) and deductive statistics Ct test of two independent groups). Briefly saying، the results of this study states that there is a meaningful difference in p<0/05 level between the average of students who have passed the puberty and youth course and those who have not. But a meaningful difference between these two groups in two aspects of emotional and social problems and difficulties isn’t observed.
خلاصه ماشینی:
یافته های تحقیق جدول شمارة ١ـ مقایسه درصد مسائل و مشکلات جسمانی دانش آموزان بر حسب گذرانیدن و نگذرانیدن درس بلوغ و نوجوانی (رجوع شود به تصویر صفحه) جدول فوق حاکی از این است که دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند نسبت به دانش آموزانی که این درس را نگذرانیده اند، دارای مسائل و مشکلات جسمانی کمتری هستند.
چنان که یافته های تحقیق در جدول شمارة ١ نشان می دهد، دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند نسبت به دانش آموزانی که این درس را نگذرانیده اند، دارای مسائل و مشکلات جسمانی کمتری هستند مثلا احساس خستگی کمتری دارند، نسبت به بلندی یا کوتاهی قامت خود یا تغییراتی که در صورت ظاهر آنها پدید آمده نگرانی کمتری دارند.
همچنین نتایج تحقیق در جدول شمارة ٢ نشان می دهد، دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند نسبت به دانش آموزانی که این درس را نگذرانیده اند، دارای مسائل و مشکلات عاطفی نسبتا کمتری هستند، مثلا احساس شکست و ناکامی کمتری دارند، کمتر افسرده هستند، به دیگران کمتر بدبینی دارند، اضطراب و ترس در آنها کمتر دیده میشود.
مقایسۀ میانگین نمرات دانش آموزان دختری که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند نسبت به آنهایی که نگذرانیده اند، در خصوص مسائل جسمانی و دینی ـ اخلاقی تفاوت معنی داری را نشان می دهد اما در خصوص مسائل عاطفی و اجتماعی تفاوت معنی داری بین دو گروه مورد بررسی مشاهده نشد (جدول شماره ٥).