خلاصه ماشینی:
"با نفوذ فرهنگ و هنر غرب از دوران صفویه در ایران، کم کم دیدگاه نگارگران تغییر کرد و این تأثیر چنان بود که باعث تحول در نگارگری ایرانی گردید و این تحول نه تنها در ظاهر آثار که در دیدگاه هنرمند و چگونگی نگرش او به جهان اثر گذاشت و به همین دلیل تا آن مبانی اعتقادی و دیدگاههای نظری و عرفانی اصلاح و باز نگردد،به ندرت شاهد تغییری اساسی در نقاشی ایران خواهیم بود و نتیجه تلاش هنرمندان مینیاتورساز آن میشود که سعی در تقلید از ظواهر نگارگری گذشته مینمایند و تحول در این هنر سنتی را تنها در استفاده از پرسپکتیو و آناتومی با تزیینات پر و پیمان میدانند؛در حالی که اساس دیدگاه نگارگر ایرانی اسلامی با این تحولات مغایر است.
در اثر سوم از این هنرمند که در سال 1312 در زمان تحصیل به تصویر در آمده،تنها چهرههایی از شیخ و دختر ترسا و چند زن و مرد جوان دیگر با دستارهایی به شیوه مکتب اصفهان دیده میشود که با تذهیب مزین شدهاند.
شیخ و دختر ترسا نیز بزرگتر از افراد دیگر که در پایین نگاره نقش شدهاند،دیده میشود و در سمت چپ تابلو دیر ترسایان نشان داده شده است.
با اینکه تأثیر پرسپکتیو در ساختمان مسجد الحرام و خانه کعبه دیده میشود،ولی سایر اجزای تابلو، انتخاب رنگهایی روحانی چون بنفش در لباس دختر، فضای خلوت بالای طاق در سمت راست و برخورد نگارگر با داستان شیخ و دختر ترسا به گونهای است که بیننده نیز تا حدودی از دنیای مادی جدا و به فضای عرفانی داستان عطار نزدیک میشود."