خلاصه ماشینی:
"آنچه ما را نسبت به اینمنبع فیاض و سرشار آگاهی میبخشد،ساعات خلوتیاست که باید در طول شبانهروز برای خود فراهم آوریمزیرا فقط به مدد برخورداری از همین معرفت نهانی وخداداد است که هنرمندی توانایی خلق اثری«سهل وممتنع»را خواهد یافت.
پس موسیقی اصیل هم چیزی برای روایتدارد،اما هدف نهایی آن،چیزی است که به یکاعتبار،حتی اگر بخواهیم به کمک«کلمات»و از طریق«نثر»آن را بازگو کنیم به ناچار و خارج از اختیار خودوارد قلمرو شعر میشویم؛زیرا جهان اثیری«عالمالمثال»به گونهای است که جز زبان شعر،توصیف پذیر نیستو در میان مردمی که روی این کرۀ خاک زندگیمیکنند،جز عارفان که در حقیقت ساکنان آن جهانندو به طور مجازی در این دنیا زندگی میکنند،فقط«شاعران»هستند که قادرند«عالم المثال»را درک کردهو آن را به زبان تمثیل و اشاره توصیف کنند.
موسیقیدانی که در زندگیاش به این نتیجۀ قطعی وغیر قابل انکار رسیده باشد که کوچکترین وقتی برایتلف شدن ندارد،میتواند زمانی از وقتش را درشبانهروز به مطالعۀ چنین کتبی اختصاص دهد و بااطمینان خاطر،امیدوار باشد که فراگیری ایندانش چنان اعتلایی به موسیقی او خواهد بخشید که(به تصویر صفحه مراجعه شود)&%09733FYKG097G% عمری مهارت در تکنیک،با آن برابری نمیکند.
این چیزی است که موسیقیدان معاصر باید در نظرداشته باشد و عمیقا به آن اعتقاد پیدا کند،زیرا راهرستگاری او درست در همین نکته نهفته است و بایدآگاه باشد که اگر فقط به عنوان اندیشهای زیبا با آنرو به رو شود،بدون اینکه به آن عمل کند،حتی اگر عمریرا عمیقا بر سر موسیقی بگذارد،هرگز از مقام یک«نوازندۀ ماهر»بالاتر نخواهد رفت."