خلاصه ماشینی:
"آیا هنرمند به عنوان یک فرد ازاین مجموعه میتواند خودش را کنار بکشدو فاصلۀ زمانی یا مکانی بگیرد تا داستانبهتری بنویسد و برخورد هنرمندانهتری داشتهباشد؟مسئله دو بعد دارد:یک بعد آن، میزگردی برای بررسی ویژگیهای داستان جنگداستان جنگ،داستان پس از جنگ با حضور آقایان:ناصر ایرانی سید مهدی شجاعی قاسمعلی فراست کارنامۀ پرافتخار هشت سال دفاع قهرمانۀ مردم میهنمان،پس از پایان جنگ،انعکاس ویژه درادبیات داستانی کشورمان را طلب میکند.
من از دوستانی کهچنین باوری دارند سؤال میکنم که آیا آنحسگیری که در زمان جنگ نسبت به اعزامنیروها،نسبت به تشییع شهدا،نسبت بهپیروزیها،شکستها و دیگر موارد بود،آیا باهمان غلظت پس از جنگ هم هست؟مگر نهاینکه درصد چشمگیری از کار نوشتن مربوط(به تصویر صفحه مراجعه شود)به حسگیری و دلمشغولی نویسنده نسبت بهموضوع است؟وقتی چند سال از موضوعیبگذرد،آیا برای پرداختن به آن حسگیریلازم را داریم؟آیا همان شور و شر را خواهیمداشت؟آیا همان امکان از نزدیک مشاهدهکردنها،با رزمندهها زندگی کردن و دمخوربودن همچنان باقی خواهد ماند؟اگر چنیناست،چرا برخی از رزمندگانی که نقشاصلی و اساسی در جنگ داشتند،وقتی الآنبا آنها صحبت میکنیم،بیشترشان خیلیموضوعها را فراموش کردهاند؟در سفری کهنویسندگان به جنوب داشتند،دیدیم بیشترفرماندهان خیلی از فضاها و خاطرات وحرفها و حکایتها را فراموش کرده بودند.
امافاصله گرفتن از موضوع به این معنیاست که ما مثلا یک وقت داریم تویخیابان راه میرویم،در این حالتدید ما تنها محدود به منظرۀ دو طرفخیابان و آدمهایی است که در اطرافما حرکت میکنند؛اما فاصلهگرفتن مثل زمانی میماند که ما بایک هلکوپتر یا یک هواپیما از زمینبلند میشویم و موقعیت خود را در منطقه رفته،صحبت کرده،ذهن و دل بهموضوع داده و با تمام وجود معتقد است کهداستان اصلی بعد از جنگ نوشته خواهدشد."