چکیده:
از واژگان پربسامد درمحاورات عرفی و ادبیات کلاسیک و متون مرتبط با عرفان و تصوف، که چه بسا موجب کژتابی در بهرهجویی از آن شدهـ واژة لاابالی است. این عنوان از زبان عربی به فارسی آمده و از معنای ترکیبی و اسنادی به معنای جامد و افرادی گراییده است. با عنایت به ریشهداری اصطلاحات و عناوین رایج تصوف و عرفان اسلامی در آموزههای دینی، جستوجو از خاستگاه اصلی عنوان یاد شده و کاربرد آن دربارة خداوند از سویی، و نسبت به سالکان راه از دیگر سو، نیز لزوم تلاش معناشناختی در چگونگی تحول مفهوم آن در ادبیات و عرفان اسلامی، و توجیه خردپذیر صدق آن بر ذات اقدس ربوبی، زمینهها و موضوعات اصلی نوشتۀ حاضر را تشکیل داده است.
One of the frequent words in common conversations، classic literature، and mystical texts is considered to be the word “Lā obāli”(originally means impulsive) which has recently been applied inappropriately. This word is taken from Arabic into Persian. Through the years، it has changed from a synthetic word to a single word with a specific meaning. Regarding etymology of mystical words in religious teachings، this study has attempted to find out the main origin of the aforementioned word. It has also examined the application of this word when describing God and truth-seekers. Besides، necessity of semantic study of the word “Lā obāli”، history of its’ semantic change in mystical literature، and justification of its reference to God are investigated in the present research.
خلاصه ماشینی:
"در منظومة عرفانی گلشن راز(سرودة شیخ شبستری، عارف معروف سدههای هفتم و هشتم) برابر نسخههای رایج آمده است: جناب کبریایی لاابالی است منزه از قیاسات خیالی است (گلشن راز، ص57)2 و البته در همین منظومه عنوان یادشده برای غیر حق تعالی نیز به کار رفته است؛ مانند: ملاحت از جهان بیمثالی در آمد همچو رند لاابالی به شهرستان نیکویی علم زد همه ترتیب عالم را به هم زد (همان، ص63) ریشههای روایی قدیمترین اثر حدیثی شیعه که ترکیب لاابالی را در ساحت قدس ربوبی به عنوان حدیث آورده، کتاب المحاسن، نوشتة احمد بن محمد بن خالد برقی، محدث بلندپایة سدة سوم هجری(م 274 یا 280ق) است.
(شرح تائیة فرغانی، ص632) لاابالی به مثابة اصطلاحی در عرفان و تصوف همانطور که پیشتر اشاره شد، همزمان با راهیابی روایات مشتمل بر ترکیب لاابالی در انتساب با ذات خداوند به جوامع حدیثی شیعه و اهل سنت، لفظ و مضمون آن به آثار اولیة تصوف و عرفان نیز راه یافت و مانند حوزههای حدیثی در مراکز آموزشی صوفیان و عارفان مورد بحث و تعلیم قرار گرفت، چنانکه ابن فارض از عارفان بزرگ سدة ششم و هفتم، در شاهکار بلند تعلیمی خود، التائیة الکبری با اشاره به منبع اصلی این عنوان در عرصة عرفان اسلامی سروده است: فلاعبث و الخلق لم یخلقوا سدی و ان لم تکن افعالهم بالسدیدة علی سمة الاسماء تجری امورهم و حکمة وصف الذات للحکم اجرت یصرفهم فی القبضتین و لا و لا فقبضة تنعیم و قبضة شقوة (دیوان ابن فارض، ص130) ترجمه: هرگز بیهودهای در آفرینش نیست و مردم عبث نیامدهاند، اگرچه کارهای آنان پسندیده و مستقیم نیست."