خلاصه ماشینی:
"سپس،نظام فکری عرفانی و مابعد الطبیعی ابن عربی با عرفان و اندیشۀتائوئیزم یا تائوئیسم مقایسه شده و چنین نتیجه گرفته میشودکه هرچند این دو از نظر تاریخی با یکدیگر ارتباطی ندارند،امادارای ویژگیها و صفاتی مشترکند که در تبادل افکار ملتها درطول تاریخ،سودمند بوده است.
محتوای برخی ازفصول این بخش چنین است: فصل اول،لائوتزو و چانگ تزو:9مؤلف،لائوتزوبنیانگذار مکتب تائوئیسم را چهرهای افسانهای یا نیمهافسانهای در چین میداند که کتاب تائوته چینگ منسوب بهاوست.
او تأکید دارد که اگر این سلطه ادامهیابد،انسان هیچگاه نمیتواند خود را بدون نفس تصور کند وهمین ضمیر در سطح هوشمندانه به صورت عقل ظاهر میشودو عقل انسان را قادر میسازد تا میان چیزها قائل به تمایز شود.
فصل هشتم،دروازه شگفتیها:11ایزوتسو،در اینفصل بیان میدارد که برای رسیدن به مرحلۀ نهایی و مطلقطریقت باید مانند چوانگ تزو خود مفهوم غیر هستی و تمایز«این مطلب نیزجالب است کهابن عربی نیزاعیان ثابته را بهعنوان حقایق کههمیشه در جهانغیب قائم بودهاند،وصف کرده است.
بر این اساس،از نظر ابن عربیکسی که دارای چنین وجودشناسی باشد،در مرتبۀ"نشئۀ دنیوی"قرار دارد و فاقد چشم بصیرت به تعبیر ابن عربی و نور مبین بهتعبیر چوانگ تزو است.
ایزوتسو از چانگ تزو آغاز میکند و مراحلتهذیب از نظر او چنین بیان میدارد:«اولین مرحله فراموشکردن وجود جهان اشیا و زدودن آن از آگاهی به وسیلۀ تمرکز وتأمل است.
پس در نظر آنان همۀ اشیا هرکدام به صورت و در رتبۀ خود حضورچیزی را در ورا تجلی میدهند و آن چیز که در ورای همه است ازنظر ابن عربی حق است و در تائوئیسم تائو نام دارد."