چکیده:
مفهوم «هویت دینی»، برخلاف مفاهیم «هویت اجتماعی» و «هویت ملی»، مفهومی نوپا و جدید است و متاسفانه علی رغم اهمیت فوق العاده آن، کمتر بدان پرداخته شده است. گرچه در این زمینه معدود مقالات و پژوهش هایی نوشته شده است، اما اغلب این پژوهش ها بدون ارائه تعریفی از مفهوم «هویت دینی»، مستقیما به سراغ مبحث مولفه های «هویت دینی» رفته اند که این امر آثار موجود را از حیث نظری دچار کاستی و نقصان کرده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا پس از ارائه تعریفی از مفهوم «هویت دینی»، به این پرسش پاسخ دهد که عناصر و مولفه های «هویت دینی» کدامند؟ مولفه های پیشنهادی «هویت دینی» در مقاله حاضر عبارتند از: 1. مولفه شناختی 2. مولفه عاطفی 3. مولفه اجتماعی 4. مولفه فرهنگی. پایان این مقاله، به تبیین مولفه های مذکور اختصاص یافته است.
“Religious identity” is a new concept as compared to “social identity” and “national identity”، but despite its high significance، less time has been allocated to it. The few articles and researches dealing with the issue are lacking in a clear definition of the concept. Instead، they have directed their attention to the components of religious identity، a situation that has negatively affected the theoretical basis of those works. This article، on the contrary، tries to offer a definition of the subject prior to answering about its components. The proposed components are as follows: 1) epistemological components، 2) emotional components، 3) social components، 4) cultural components. These are explained in their own turn in the final section of the article.
خلاصه ماشینی:
"اهمیت مسئلۀ غامض و پیچیدۀ هویت در عصر حاضر که با مقتضیات فرهنگی،سیاسی و اجتماعی ویژهای روبهروست تا بدآنجاست که این مسئله،علیرغم سابقۀ دیرینه و قدمت طولانی،نه تنها هرگز رنگ کهنگی به خود نگرفته بلکه به یکی از مشغلهها و دغدغههای اساسی بسیاری از دولتمردان،سیاستگذاران،دانشمندان و پژوهشگران رشتههای گوناگون بدل شده است.
گل محمدی در کتاب«جهانی شدن،فرهنگ و هویت»به تفاوت دو رویکرد روانشناختی و جامعهشناختی به مقولۀ هویت اشاره میکند و چنین میگوید: «برخلاف نظر روانشناسان،روانشناسان اجتماعی و جامعهشناسان میخواهند بر این واقعیت تأکید کنند که احساس هویت فردی به واسطۀ دیالکتیک میان فرد و جامعه شکل میگیرد.
از آنجا که امروزه مفهوم هویت مورد توجه رشتههای گوناگون واقع شده است،لذا در ادامه به بررسی و تفاوت دیدگاه هریک از رشتههای مختلف علمی نسبت به این مفهوم اشاره میشود: روانشناسی اجتماعی را میتوان به لحاظ طرح نظریات مستقل در اینباره و ملاحظۀ آن از خلال بررسی جریانهای گروهی و بینگروهی خاستگاه هویت دانست.
در پاسخ به پرسش چیستی هویت یا ارائۀ تعریف مشخص از آن،از منظرهای مختلف دیدگاههای گوناگونی ارائه شده است؛میتوان هویت را آگاهی فرد نسبت به خود دانست که در نتیجۀ تداوم کنشهای اجتماعی فرد به او واگذار نمیشود بلکه فرد باید آن را بهطور پیوسته در زندگی روزمره ایجاد کند و نیز در فعالیتهای خویش مورد پشتیبانی قرار دهد(قاسمی،1383،ص 146).
براساس آنچه ذکر گردید، «هویت دینی»را میتوان مجموعهای شناختی،اعتقادی و روانی شامل ارزشها، هنجارها،باورها،احساسات،نمادها،طرز تلقیها و آگاهیهای مختص به یک خود فردی-اجتماعی دانست که حول یک محور غایی(مفهوم مقدس)سازمان یافته است و با اثرگذاری بر کنشهای اجتماعی،از یک سو،سبب همبستگی و انسجام درون گروهی (درون دینی)در میان اعضای گروه(دینداران)میشود و از سوی دیگر موجبات تمایزات«برونگروهی»(برون دینی)را با دیگر افراد و گروهها فراهم میآورد."