چکیده:
افراد در جامعه با یکدیگر متفاوتند. هر کدام هدف خاصی را دنبال می¬کنند و براساس هدف، روش و مسیر متفاوتی را در زندگی انتخاب می¬کنند. برخی افراد، بسیار معتقد و مستحکم هستند و در عین حال که در زندگی شخصی موفق¬اند و استعدادهای وجودی خود را شکوفا کرده¬اند، در جامعه نیز افرادی خلاق و حامی دیگران هستند. آنها انسان¬های کامل و خود ساخته ای هستند که در روان¬شناسی انسان¬گرایی (نیروی سوم)، به آنها انسان های خودشکوفا گفته می¬شود. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه¬ای به توصیف ویژگی¬های خودشکوفایان از منظر قرآن و روان¬شناسی پرداخته می¬شود و در عین حال، کوشش می¬شود تا معیارهای جامعی براساس آیات قرآن برای خودشکوفایی ارائه گردد. با بررسی جامع آیات در تفاسیر قرآن، نتایج موید آن است که انسان کامل، انسانی است که علاوه بر انجام واجباتی مانند نماز، زکات و ترک گناه و معصیت، مسوولیت¬هایی را بر عهده می¬گیرد که فراتر از وظایف مومنان است. او کسی است که در جهت تکامل فردی و اجتماعی می¬کوشد. با توجه به جامع بودن دیدگاه قرآن و نظر به جهانی بودن رسالت آن، شایسته است که دیدگاه قرآن به¬جای نظریه¬های مطرح شده توسط بشر در زمینه خودشکوفایی استفاده شود
خلاصه ماشینی:
مزلو پس از مطالعه روی نمونه کوچکی از افراد خودشکوفا، دوازده ویژگی را برای خودشکوفایی ذکر کرد که عبارتند از: 1- ادراک بسیار کارآمد از واقعیت؛ 2- پذیرش خود، دیگران و طبیعت به¬طور کلی: خود شکوفایان قادرند دنیا را آنچنان که هست، بدون آلودگی به اعتراض و پیش¬داوری¬ها درک کنند و ماهیت خود را بدون کوشش برای جعل یا تحریف آن و همین¬طور ضعف¬های مردمان دیگر را درک ¬کنند و بپذیرند؛ 3- سادگی و طبیعی بودن: آنها وانمود نمی¬کنند تا چیزی باشند که نیستند، آنها خودشان هستند؛ 4- تمرکز بر روی مشکلات به جای تمرکز روی خود: خودشکوفایان احساس می¬کنند مسؤولیتی دارند و تلاش خود را صرف انجام آن می¬کنند؛ 5- نیاز به استقلال و داشتن حریم خصوصی: آنها به دلیل متکی بودن به خودشان می¬توانند تنهایی را تحمل کنند و به علت همین احساس بی نیازی به دیگران و کناره گیری نسبی از مردم غالبا نامهربان و سرد میشوند.
امیرالمؤمنین، علی (ع) همچنین در خطبۀ اول نهج البلاغه می¬فرمایند: «پس آنچه را خداوند با ابلیس انجام داد مایۀ پند و عبرت قرار دهید، زیرا خداوند تعالی عمل طولانی و تلاش بی وقفۀ او را به خاطر ساعتی خودبزرگ بینی محو و نابود ساخت، [ابلیسی] که شش هزار سال عبادت کرده بود [و برای شما] معلوم نیست از سال دنیا، یا سالهای آخرت بوده است» و شاید منظور از ساعتی تکبر، کمتر از یک چشم برهم زدن باشد، چنانکه قرآن کریم هم در مورد اجل امت¬ها همین سخن را گفته است (مصباح یزدی، 1386: 20).