چکیده:
در دهه های پایانی قرن بیستم، به دلیل نگرانی های زیست محیطی ناشی از شهرسازی مدرنیسم، برنامه ریزان شهری به دنبال پارادایم های جدید توسعه ی پایدار در جستجوی فرم ایده آلی برای شهر پایدار می گردند، زیرا توسعه ی پراکنده و گسترش افقی شهرها سبب بروز اختلالات مختلف اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی در پیکره ی شهرها شده است. بنابراین طی دهه های اخیر فرم های مختلف شهری در کانون توجه برنامه ریزانی قرار می گیرد که همگی در حرکت به سمت توسعه ی پایدار اتفاق نظر دارند. از جمله فرم های مختلف شهری، فرم تراکم شهری یا شهر فشرده می باشد که سبب ایجاد فضای تعامل اجتماعی مناسب و مصرف انرژی کم تر برای شهروندان می شود. این تحقیق از نوع توسعه ای – کاربردی بوده که با هدف مقایسه ی بافت های موجود شهری، به ویژه بافت میانی و شناسایی برخی ویژگی های کالبدی (ترکیب کاربری ها، عرض معابر و تراکم جمعیتی) در شهر بجنورد و بر اساس روشی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تکنیک SWOT انجام شده است. در این راستا، نخست به تدوین چارچوب های نظری و مفاهیم شهر پراکنده و شهر فشرده پراخته شده، سپس مطالعه ی موردی شهر بجنورد صورت پذیرفته است. مطالعات وضع موجود و تحلیل آن نشان می دهد که شهر بجنورد تحت تاثیر عوامل مختلف تاریخی، اجتماعی و اقتصادی به ساختاری با سه بافت قدیمی، میانی و بیرونی رسیده است که هر کدام دارای امکانات و محدودیت های خاص خود، جهت دست یابی به یک شهر پایدار می باشد. همچنین نتایج بررسی ها و یافته های این تحقیق در چارچوب تئوری های رشد هوشمند و مدل شهر فشرده نشان می دهد، که بافت میانی شهر بجنورد در مقایسه با بافت مساله دار قدیمی و بافت بیرونی برخوردار از سکونت گاه های غیررسمی، از پتانسیل بالاتری برای ترکیب کاربری ها و متراکم سازی شهری برخوردار است که با برنامه ریزی مناسب می تواند نقطه ی آغازی برای حرکت به سمت پایداری در توسعه ی شهری باشد.
خلاصه ماشینی:
همچنین نتایج بررسی ها و یافته های این تحقیق در چارچوب تئـوری هـای رشـد هوشمند و مدل شهر فشرده نشان می دهد، که بافت میانی شهر بجنورد در مقایسه بـا بافـت مسـأله دار قدیمی و بافت بیرونی برخوردار از سکونت گاه هـای غیررسـمی ، از پتانسـیل بـالاتری بـرای ترکیـب ____________________________تاریخ دریافت : ١٣٩٠/١١/١٦ تاریخ تصویب :١٣٩١/٦/٢٦ کاربری ها و متراکم سازی شهری برخوردار است که با برنامه ریزی مناسب می تواند نقطه ی آغازی برای حرکت به سمت پایداری در توسعه ی شهری باشد.
سؤالات این تحقیق عبارت اند از: ١- آیا شهر بجنورد یک شـهر پراکنـده اسـت یـا یـک شـهر فشرده ؟ ٢- اگر شهری پراکنده است ، آیا بافت میانی شهر، با توجه به ویژگی های اقتصادی ، اجتمـاعی و کالبدی ، می تواند ظرفیتی برای آغاز حرکت به سمت الگوی شـهر فشـرده در راسـتای توسـعه ی پایـدار شهری باشد؟ مبانی نظری و پیشینه تحقیق گسترش بیرونی شهر به شکل افزایش محدوده ی شهر یا به اصطلاح گسترش افقی و رشد درونی شهر به صورت الگوی رشد شهر فشرده نمایان می شود که مرتبط با رشد هوشمند شهری مـی باشـد.
رشد هوشمند واکنشی برای پراکندگی محسوب می شود و از توسعه هـای فشـرده و کـاربری هـای مختلط در مناطق شهری حمایت می کند(قربانی و نوشاد،١٣٨٧: ١٦٥-١٦٦) امروزه این اتفاق نظر وجود دارد که ساماندهی کالبد شهرها باید بر اساس چارچوب توسعه ی پایدار شهری صورت بگیرد و تحقیقات انجام شده در سطح جهانی نشان می دهد، که رویکرد شهر فشـرده بـه اهداف توسعه ی پایدار نزدیک تر است (مثنوی ، ١٣٨٢: ٩١)؛ زیرا پراکندگی شـهری یکـی از عمـده تـرین چالش های برنامه ریزی فضایی در قرن بیست و یکم است و رشد هوشـمند، چـارچوبی مناسـب بـرای شهرهایی است که مدل فیزیکی آن ها فشرده بوده و با فشار شـدید توسـعه روبـرو شـده انـد (زیـاری و دیگران ،١٣٨٨: ٧٩-٨٣).