چکیده:
خلق متن می تواند در پی خواست لذت نیز باشد. لذتی که پدید آورنده ی متن، در حین آفرینش متن، آن را تجربه می کند؛ و لذتی هم، که خواننده ی ناشناخته ی متن، در قرائت متن، آن را کشف می کند. لذت متن، شاید حقیقت نهفته در هستی متن باشد، که مخاطب – چه خواننده ی نامعلوم آن، و چه مولف به سان مخاطب اولیه اش – آن را در زیبایی متن، مشاهده، و از چنین دریافتی، حظ می برد. گادامر، از بزرگ ترین فلاسفه ی معاصر، حقیقت و زیبایی را دو عنصر تفکیک ناپذیر در هر متن و به ویژه در اثر هنری دانسته، و دریافت لذت را، منوط به آشکارگی حقیقتی می داند که در متن نهفته است.عکس، به مثابه متنی لذت آفرین، آشکارگی حقیقت خود را در برابر مخاطب ویژه ی خویش، به نحوی منحصر به فرد، آشکار می کند. رولان بارت، لذت عکس را در اتاق روشن – کتابی که منحصرا درباره ی عکاسی نوشت – می کاود. استودیوم و پونکتوم، دو عنصر حظ بصری، در عکس، که اولین بار در اتاق روشن مطرح می شوند، می توانند به سایر متون تصویری (تجسمی) نیز، قابل بسط باشند.
خلاصه ماشینی:
تأویل عکس، و چگونگیِ تحقق لذتِ متن در مخاطب* محمد حسنپور ** علیرضا نوروزی طلب*** *این مقاله، برگرفته از پایاننامة کارشناسی ارشد عکاسی نویسنده، با عنوان "خوانش اتاق روشن از نگره هرمنوتیک مدرن" میباشد که در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران به راهنمایی دکتر علیرضا نوروزی طلب، در سال 1389 انجام شده است.
اما دلالت ضمنی، گاه، چونان مَحملِ یک نکتة جزیی، بینندة خویش را نیش هم میزند؛ و همین است که "بارت" را بر آن میدارد تأکید کند، که چنین دوتاییهایی همچون دلالت صریح و ضمنیِ عکس، آن چنان هم که باید، حضوری مُقیّد، طبقهبندی شده، و پرکننده در فضا و زمان ندارند.
اما عنصرِ دومی که در این عکسها حضور دارد، که البته، با حضورش، بودن استودیوم را کاملاً قطع میکند، همان "چیزی" است که وجودش، بیهیچ میانجیای، بیهیچ وابستگی به گسترهای عمیقتر از معنا، درک میشود؛ همه چیز در دایرة فهم میگنجد آن هم بدانسان که گویی حادثهای، رخ داده است.
عکسهای نشاندار، عکسهای پونکتومدار هستند، که پونکتوم شان، چونان ضربهای کارا، عمق وجود بینندة خویش را نشانه میرود؛ نیششان میزند؛ کبودشان هم میکند؛ این عنصر دوم، "برایم جان گداز هم هست"[همان]، آن گاه که مرا، در نگاهی، با نگاهی مبهوت میکند.
پس در استودیوم، باید هدف عکاس در عکس رخ بنماید، و یا مخاطب به هر حال آن را بیابد؛ به هر سو اما، استودیوم را در سنجِ کنشهایی که به عکاسی "وصل" میشود، باید یافت : کارهایی که توجیهی است برای عمل عکس برداری و تفسیرِ عکس، و شاید هم، در این توجیه و شناسایی، لذتی نیز نهفته باشد.