چکیده:
اسلام گرایی، یکی از گرایشهای مهم در قرن بیستم و آغاز هزاره سوم میلادی بوده است. هرچند این گرایش، طیف های گوناگونی داشته است، اما همگی در چند مورد اشتراک نظر داشته اند و آن اینکه: مدرنیته به وعده رستگار و خوشبخت کردن انسان که نوید آن را در آغاز عصر روشنگری داده بود، جامه عمل نپوشانیده است؛ مدرنیته با بسیاری از مبانی ارزشی و اخلاقی اسلامی سر سازگاری ندارد و بالاخره اینکه برای حل معضل عقب ماندگی، غربزدگی و... باید به احیای آیین اسلام دست زد. ما در این نوشتار به بررسی اندیشه یکی از این اسلام گرایان، یعنی سید قطب خواهیم پرداخت و در این بررسی، سؤال اصلی ما بدین قرار طراحی می شود: مدرنیته - که نفی آن یکی از اجزای اصلی منظومه فکری سید قطب است – تا چه حد در شکل گیری اندیشه سیاسی او تأثیر گذاشته است ؟. علاوه بر این، به بررسی این موضوع نیز خواهیم پرداخت که اسلام گرایانی چون سید قطب در مخالفت و نقد مدرنیته با چه تناقضاتی مواجه اند. برای تحقیق و بررسی این سؤال و این موضوع، از روش هرمنوتیک اسکینر در بررسی اندیشه سیاسی استفاده شده است. افزون بر این، از مباحث و نظریه شرق شناسی نیز برای تحلیل دقیق تر و کامل اندیشه سید بهره جسته شده است .
خلاصه ماشینی:
"شرقیان علاوه بر آنکه میان محاسن و معایب مدرنیته مجبور به واکنش هستند، باید این را هم در نظر بگیرند که پدیده جدید یک دگر است و مهمانی ناخوانده؛ به ویژه در جوامع اسلامی که اعتقاد به گذشته شکوهمند و طلایی وجود دارد، پذیرش مولفههای تمدن جدید، با شک و تردید بیشتری همراه است، اما در میان سرازیر شدن سیلگونه ارزشهای مدرنیسم به جوامع شرقی، ما با طیف گستردهای از واکنشها مواجهیم که از پذیرش تام و تمام گرفته تا انتخاب گزینشی و همچنین رد همه جانبه غرب در این طیف گسترده موجود است.
هرچند در بسیاری از نوشتههای سیدقطب، نمونههای متعددی از تحقیر غرب مشاهده میگردد، اما ما در اینجا تنها به یکی از آنها اشاره میکنیم و آن نظر سیدقطب است درباره آمریکا و این نظر را هنگامی داد که از طرف وزارت معارف مصر برای بررسی نظام تعلیم و تربیت در آمریکا به این کشور سفر کرده بود.
بنابراین، سیدقطب به جای استفاده از یک اسلام رفورم شده و عبور از بحران، به دنبال بازگشت به بهشت گمشده صدر اسلام است و برای همین، در مقدمه کتاب فیظلال مینویسد: «در پی مدتی زیستن در سایه قرآن، بدین باور محکم و قطعی دست یافتم که هیچ بهبودی در زمین و هیچ آسایشی برای بشریت ممکن نیست و هیچ آرامشی برای آدمی یا پیشرفت و سعادتی یا سازشی با قوانین هستی و سرشت حیات نیست، مگر در بازگشت به «الله» و بازگشت به الله، آنگونه که در سایه قرآن پدیدار است، چشماندازی یگانه را داراست و راهی یگانه، یکی و دیگر هیچ (سیدقطب، 1361: 11) تشکیل حکومت اسلامی: یگانه راه نجات اما سیدقطب و اندیشهاش صرفا در طرح ایده کلی بازگشت متوقف نمیشود."