خلاصه ماشینی:
"مشابهت تکامل زیستی و تکامل فرهنگی از پیش مسلم فرض شد و همین امر انگیزهای گشت برای اینکه محققان به پژوهشهای بسیاری دست بزنند، که البته به بن بست منتهی میشد،لکن به این واسطه تحقیقات میدانی فراوانی انجام شد و اطلاعات بسیار از این راه حاصل گشت.
نظریات معاصر رشد فرهنگ به طرز قابل ملاحظهای پیچیدهتر شدهاند و این عمدتا به علت اطلاعات باستان شناختی و قوم شناختی بسیار گستردهای است که در دسترس قرار گرفتهاند.
او با عطف توجه به اجتماع عامهء ماقبل شهرنشینی و با کندوکاو در تحول قضاوتهای اخلاقی،دریافت که حتی بنابر ابتداییترین شواهد،رفتار اخلاقی از همان آغاز شدیدا تقدیس شده بوده و پس از آن نیز هیچ زمانی در تاریخ بشر وجود ندارد که انسان خودخواهانه و معتقدان به مشابهت تکامل زیستی و تکامل فرهنگی به پژوهشهای بسیاری دست زدند که به بن بست منتهی میشد،لکن به این واسطه تحقیقات میدانی فراوانی انجام شد و اطلاعات بسیاری از این راه حاصل آمد.
کروبر بعضی شاخصها را برای سنجش ترقی فرهنگی پیشنهاد کرده بود،از آن جمله است کاهش اعتقاد و عمل به جادو و خرافات و کم شدن اشتغالات ذهنی کودکانه در مورد رویدادهای فیزیولوژیک در زندگی معمولی آدمی،و نیز افزارهای فنی و دانش که تأثیری دائم التزاید بر فرهنگ دارند.
نسبیت گرایی که مشخصهء گرایش عمدهء دانش اجتماعی در نیمهء نخست قرن بیستم بود(و در این طرز تلقی همهء فرهنگیها را باید با اعتبار یکسان لحاظ کرد)راه را برای محاسبهء مجدد نظریهء پیشرفت عمومی و کلی بشری باز کرد."