چکیده:
گرچه در باب معنای سرمایه اجتماعی، وفاق لازم میان جامعه شناسان و متفکران سایر علوم پدید نیامده، اما سیالیت معنایی آن باعث شده است که بتوان از زوایای نوینی ـ که خطوط پژوهشی گوناگون آن را اجتناب ناپذیر می سازدـ به آن نگریست و از بسط نظری آن برای فهم بهتر مسائل اجتماعی و راهکارهای ارتقا آن در کشور بهره برد. توجه ویژه سیاستگذاران، سیاستمداران و پژوهشگران، نشان دهنده اهمیت آن در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... است. اهمیت سرمایه اجتماعی در کشور ما وقتی دو چندان می شود که در تدوین سند چشم انداز بیست ساله نظام توجه ویژه ای به آن شده است؛ به طوری که یکی از مولفه های مهم در سند چشم انداز، مولفه سرمایه اجتماعی است. در سند چشم انداز، در بند دوم ویژگی های جامعه ایرانی در افق بیست ساله، ایران کشوری معرفی شده که متکی بر ( سهم برتر منابع انسانی و ) سرمایه اجتماعی در تولید ملی است. با این ملاحظات و توجه ویژه سند چشم انداز به مقوله سرمایه اجتماعی، شایسته است به الزامات و روش های تقویت و ارتقا سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران بپردازیم و در صدد پاسخ به این سوال باشیم که راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی با توجه به سند چشم انداز بیست ساله نظام در کشور چیست؟
خلاصه ماشینی:
"تردیدی نیست که با وجود همه خدمات و افتخارات برآمده از انقلاب اسلامی،به دلیل سرخوردگیهای ناشی از دوررس جلوه کردن عدالت اجتماعی فراگیر در سالهای اخیر،بخشهایی از سرمایه اجتماعی-به هرمفهوم که باشد- در کشور ما دچار آفت و آسیب شده است، اما چه بسا بخشهایی دیگر از سرمایههای دستناخورده و غنی اجتماعی نیز در این کشور وجود داشته باشد که با معیارهای متعارف نه قابل شناخت است و نه قابل سنجش و تنها در رویکردی بومی و دین محور بتوان آنها را شناخت و از آن بهره برد.
توجه نظریهپردازان توسعه به سرمایه اجتماعی از نشانههای تحول در نظریههای توسعه است که شاید بتوان به وجوهی از آن به شرح زیر اشاره کرد:خروج از دایره یک سویه نگریهای اقتصادی و مادی توسعه و ورود به مرحلهای نو از توجه یافتن به ابعاد غیر اقتصادی توسعه(پس از توجه به وجوه انسانی،فرهنگی،اخلاقی و معنوی)،گسترش دامنه شمولیت سرمایه و افزوده شدن سرمایه اجتماعی به زمره سرمایههایی که تاکنون محدود به سرمایههای فیزیکی،مالی و انسانی،فروریختن حصار یکسان دیدن همه جوامع بشری و پیچیدن نسخهای واحد برای اندام بیمار جامعههای گوناگون توسعه نیافته، سوق یافتن نگاهها از فردمحوری در توسعه به روابط اجتماعی،دگرگون شدن رابطه اقتصاد با دیگر حوزههای علوم اجتماعی،تغییر نگرش از عوامل زود زوالپذیر توسعه به عوامل دیرزوالتر،حرکت تدریجی از اندازهگیریهای کمی اجتماعی به اندازهگیریهای کیفی و تغییر مدلهای خطی توسعه به مدلهای غیر خطی و ترکیبی.
عامل وحدتآفرین دین:با توجه به شرایط اجتماعی ایران که ارزشهای دینی از جمله ارزشهای نهادینه شده بخش قابل توجهی از ایرانیان است و همچنین عامل وحدتبخش بسیاری از افراد جامعه به دلیل ایجاد ارزشهای مشترک به شمار میآید،میتواند در ایجاد فضای مشترک برای شبکههای ارتباطی مبتنی براین ارزشها مفید باشد."