چکیده:
هدف اصلی این مقاله بررسی جهتگیریها نسبت به «تربیت معنوی» است. دو جهتگیری در رویارویی با تربیت معنوی عبارت است از: 1 ـ جهتگیری دینی 2 ـ جهتگیری فارغ از دین. در تربیت معنوی با جهتگیری دینی، یک دین خاص محور توجه است و تلقی معنویت عبارت از ارتباط با خالق و آماده شدن برای قرب اوست. در جهتگیری فارغ از دین، ضمن تشکیک در مفروضه های دینی، انسان در وضع جاری مورد توجه است و معنویت تلاشی برای دستیابی به آرامش در موقعیت عدم تعین موجود است. در این مقاله نشان داده شده است که معنی اصطلاح معنویت به عنوان عنصر مشترک در دو جهتگیری با یکدیگر تفاوتهای قابل ملاحظه ای دارد؛ بنابراین با قدری مسامحه می توان اشتراک لفظی را بر تشابه ذاتی این مفهوم در دو رویکرد مورد بررسی، ترجیح داد.
خلاصه ماشینی:
اهداف این سه رویکرد به این شرح است: ـ دیندار سازی: پرورش شاگردان به منظور دینی شدن<FootNote No="14" Text="- to nurture pupils into religious faith"/> ـ تعالی معنوی و آگاهی بخشی، توسعه رشد معنوی افراد و آگاهی بخشی دینی به آنها<FootNote No="15" Text="- to promote pupils’ spiritual development and awareness"/> ـ آشناسازی با ادیان، دانش افزایی افراد درباره ادیان جهان<FootNote No="16" Text="- to teach pupils about world religions"/> به نظر میرسد جدا از اینکه تربیت (از دید دینداران) مبتنی بر چه دیدگاه و یا روشی مطرح باشد، هدف از تربیت میتواند وسیله مناسبی برای دستیابی به رویکردهای موجود به تربیت باشد.
پاسخ دینداران به کاستیهای مطرح شده از سوی معنویت باوران فارغ از دین 1 ـ دینداران در پاسخ به ایراد محدودسازی متربیان در جریان تربیت معنوی با رویکرد دینی، چنین مطرح میکنند که اولا در جریان تربیت عقلانی نیز متربی به تفکر در دستگاه خاص فکری مقید است؛ بهعنوان مثال پلنتینگا (2000) به عقلانیتهای پنجگانه اشاره میکند که در واقع پنج دستگاه فکری مختلف در پرداختن به بعد عقلانی انسان است؛ به عبارت دیگر باتوجه به وجود رویکردهای مختلف در تعریف عقلانیت و وجود دستگاههای مختلف عقلانی، مربیانی که تلاش میکنند متربیان خود را تربیت عقلانی کنند، سرانجام به انتخاب یکی از رویکردهای موجود به عقلانیت میپردازند؛ با این توضیح از دید دینداران نسبت دادن محدودسازی متربیان در حوزه تربیت دینی با چالش رو به رو است؛ چراکه متربیان دینناباور هم بهگونهای دیگر در حال محدودسازی ذهنیت متفکران خود هستند و انسان بدون استفاده از یک دستگاه فکری خاص نمیتواند حرکتی رو به جلو داشته باشد.