چکیده:
عفاف یکی از آموزه های اخلاقی موکد در متون اسلامی است و به عنـوان یکـی از لوازم و شرایط راه یابی فرد مسلمان به سعادت و کمال انسانی مطرح است ؛ چراکـه انسان بدون آن از دست یابی به کمال حقیقی و سعادت واقعی خویش باز مـی مانـد. نفس انسان متشکل از سه قؤّه "ناطقیّه ، غضبیّه و شهویّه " است . عفاف بر اثر فرآیند تعامل این قوا شکل می گیرد و فطـری اسـت و قلمـروی وسـیع در عرصـه حیـات انسانی دارد. مطابق دیدگاه اکثر دانشمندان علم اخلاق ، "عفاف " مترادف "حجاب " و "کنترل غرایز جنسی " است و گوهرٔه معنایی آن بازدارندگی و خویشتن داری در ایـن قلمرو است . در این پژوهه از طریق تبیین معناشناختی عفاف اثبات شده اسـت کـه عفاف در تمامی ابعاد شناختی ، رفتاری و گفتاری انسان حضور دارد. گسـترٔه عفـاف در تمامی ابعاد آن از دو تعریف حداقلی و حـداکثری برخـوردار اسـت ؛ و همچنـین عفاف صفت عارض بر نوع انسانی است و اختصاصـی بـه جنسـیت نـدارد. انسـان عفیف باید از حداقل عفاف برخوردار باشد. این گونـه تعریـف از عفـاف بـه صـورت کاربردی در یک محیط آموزشـی ماننـد دانشـگاه بـین افـراد نـاهمجنس در تمـام عرصه های آن قابل تطبیق است .
خلاصه ماشینی:
اگر فضایل حکمت ، عفت و شجاعت محقـق شـود و هـر یـک نسبت به دیگری معتدل باشد، از مجموع آنها صفت و فضیلت دیگری بـه نـام «عـدالت » بـرای نفس متولد می شود، که این عدالت همـان اختیـار حـد وسـط در تمـام افعـال و حرکـات اسـت .
بر این اساس ، می توان یک نگرٔە حداقلی و یک نگرٔە حداکثری برای عفاف ارائه داد: نگرٔە حداقلی عفـت عبـارت اسـت از: خویشـتن داری نفـس از محرمـات کـه مصـداق بـارز آن «نگه داری شکم و شرمگاه از حرام ها و شبهات » است .
(مصطفوی ، ١٣٦٨، ج٨، ص١٨٠) بنابراین ، با توجه به گوهرٔە معنـایی و نگـرٔە حـداقلی و حـداکثری آن ، عفـاف مربـوط بـه جنبـۀ خاصــی نیســت ، بلکــه بــه تمــام جوانــب خلقــی و خلقــی ارتبــاط دارد و ایــن معنــا بــا دامنــۀ (حداقلی و حداکثری ) از آیات و روایات هم به دست می آید که در ادامه بیان می شود.
(تمیمی آمدی ، ١٣٧٣، ج٤، ص٣٠٢) و ظهور عفت در نفـس تحـت تأثیر مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی قرار می گیرد؛ به طوری که هر یک از ایـن صـفات و نیروها در شکل گیری و به فضیلت رساندن یکدیگر عامل مهمی به شمار مـی آینـد کـه بـه طـور اختصار به این عوامل اشاره می شود.
نتیجه گیری در نگره و روح معنا یا گوهر معنایی و گسترٔە عفاف دو دیدگاه حداقلی و حداکثری وجود دارد کـه در اندیشه حکما و علمای اخلاق نیز قابل استنتاج است .